الغدیر همراه جلد 3

مشخصات کتاب

سرشناسه:امینی، عبدالحسین، 1281-1349

عنوان قراردادی:الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب. فرسی. برگزیده.

عنوان و نام پدیدآور:الغدیر همراه/ مؤلف عبدالحسین امینی نجفی؛ گزینش و ترجمه سیدابراهیم سیدعلوی

مشخصات نشر:تهران: مؤسسه فرهنگی نبأ، 1393

مشخصات ظاهری:97 ص. 38000 ریال

شابک:1-032-264-600-978 ج 3.

وضعیت فهرست نویسی:فیپا

یادداشت:کتاب حاضر ترجمه، گزینش و انتخاب کتاب «الغدیر» اثر عبدالحسین امینی است.

مندرجات:واقعه غدیر

موضوع:علی بن ابی طالب علیه السلام، امام اول، 23 سال قبل از هجرت – 40 ق – اثبات خلافت

موضوع:غدیر خم

شناسه افزوده:سید علوی، سیدابراهیم، 1318 - ، مترجم

رده بندی کنگره:BP 54/223/الف 8 غ 4042146 1393

رده بندی دیویی:452/297

شماره کتابشناسی ملی:2573441

--------------------------------------

الغدیر همراه (جلد 3) (غدیریه سرایان)

قرن پنجم تا دوازدهم هجری قمری

علامه عبدالحسین امینی نجفی

گزینش و ترجمه: سیدابراهیم سیدعلوی

ویراستار: عبدالحسین فخاری

حروفچینی و صفحه آرایی: چکاد

لیتوگرافی: ندا گرافیک / چاپ: دالاهو / صحافی: صالحانی

چاپ: اول 1393 / شمارگان: 2000 نسخه / قیمت: 38000 ریال

ناشر: انتشارات نبأ / تهران، خیابان شریعتی، بالاتر از خیابان بهارشیراز،

کوچه مقدم، نبش ادیبی، پلاک 26، طبقه سوم

تلفکس: 77506602 – 77504683

شابک: 1-032-264-600-978

ص:1

اشاره

ص:2

فهرست

پیش سخن7

قرن پنجم9

سی وششم: شریف رضی9

غدیریه:10

سی وهفتم: ابومحمد صوری10

غدیریه او :11

سی وهشتم: مهیار دیلمی12

سی ونهم: شریف مرتضی14

چهل: ابو علی بصیر نیشابوری16

چهل ویکم: ابوالعلا معرّی17

غدیریّه او:17

چهل ودوم: مؤید فی الدین17

چهل وسوم: ابن جبری مصری (420-487)20

قرن ششم21

چهل وچهارم: ابوالحسن فنجکردی21

چهل وپنجم: ابن منیر طرابلسی22

غدیریه او :23

چهل وششم: قاضی ابن قادوس24

غدیریه او:25

چهل وهفتم: ملک صالح25

غدیریه او:26

چهل وهشتم: ابن عودی نیلی28

چهل ونهم: قاضی جلیس29

پنجاه: ابن مکّی نیلی31

غدیریه او:31

پنجاه ویکم: خطیب خوارزمی32

غدیریه او:32

پنجاه ودوم: فقیه عماره یمنی32

غدیریه او:33

پنجاه وسوم: سید محمد اقساسی33

غدیریة او:34

پنجاه وچهارم: قطب الدین راوندی34

ص:3

غدیریه او:35

پنجاه وپنج: سبط ابن تعاویذی36

غدیریه او:36

قرن هفتم37

پنجاه وششم: منصور بالله37

غدیریّه او:37

پنجاه وهفتم: مجدالدین ابن جمیل38

غدیریه او:39

پنجاه وهشتم: شوّا کوفی حلّی39

غدیریه او:40

پنجاه ونهم: کمال الدین شافعی40

غدیریه:41

شصت: ابومحمد منصور بالله41

شصت و یکم: ابوحسین جزّار42

شصت و دوم: قاضی نظام الدین44

غدیریّه:44

شصت و سوم: شمس الدین محفوظ44

غدیریه:45

شصت و چهارم: بهاء الدین اربلی46

غدیریه:46

قرن هشتم47

شصت و پنجم: ابومحمد ابن داود حلی47

غدیریه ابن داوود:47

شصت و ششم: جمال الدین خلطی یا خلیعی48

غدیریه:48

شصت و هفتم: سریجی اوالی49

غدیریه اوالی:49

شصت و هشت: صفی الدین حلّی50

غدیریه:50

شصت و نهم: امام شیبانی شافعی51

هفتاد: شمس الدین مالکی و غدیریه او52

غدیریه او:53

هفتادویکم: علاء الدین حلّی53

غدیریه ها:53

قرن نهم55

هفتادودوم: ابن عرندس حلّی55

هفتادوسوم: ابن داغر حلّی56

ص:4

هفتادوچهارم: حافظ برسی حلّی57

غدیریه:57

هفتادوپنج: ضیاءالدین هادی58

غدیریه:59

هفتادوششم: حسن آل ابی عبدالکریم59

قرن دهم61

هفتادوهفتم: شیخ کفعمی61

هفتادوهشتم: عزّالدین عاملی62

قرن یازدهم65

هفتادونهم: ابن ابی شانین بحرانی65

غدیریه او:65

هشتاد: زین الدین حمیدی66

هشتادویکم: بهاءالملة والدین67

هشتادودوم: حرفوشی عاملی69

غدیریه:69

هشتادوسوم: ابن ابی الحسن عاملی70

غدیریه:71

هشتادوچهارم: شیخ حسین کرکی71

هشتادوپنجم: قاصی شرف الدّین72

هشتادوششم: ابوعلی أَنِسی73

غدیریه او:73

هشتادوهفتم: سید شهاب الدین موسوی حویزی74

غدیریه:75

هشتادوهشتم: سیّدعلی خان مشعشعی75

غدیریه:76

هشتادونهم: سید ضیاء الدین یمنی77

غدیریه:77

نود: ملامحمدطاهر قمی78

غدیریه فارسی:78

غدیریه عربی:78

معنی غدیریه عربی:79

نودویکم: قاضی جمال الدین مکّی79

غدیریه:80

نودودوم: ابومحمدابن شیخ صنعان80

قرن دوازدهم82

نودوسوم: شیخ حر عاملی82

ص:5

نودوچهارم: شیخ احمد بلادی83

غدیریه:83

نودوپنجم: شمس الأدب یمنی84

غدیریه:84

نودوششم: سیدعلی خان مدنی85

غدیریه:86

نودوهفتم: شیخ عبدالرضا مقری کاظمی87

غدیریه:87

نودوهشت: علم الهدی محمد89

نودونهم: شیخ علی عاملی90

یکصد: ملا مسیحای فسوی91

یکصدویکم: ابن بشاره غروی91

غدیریه:91

یکصدودوم: شیخ ابراهیم بلادی92

یکصدوسوم: شیخ ابومحمد شویکی93

یکصدوچهارم: سیّدحسین رضوی94

غدیریه ها و مدایح او:95

یکصدوپنجم: سید بدرالدین محمدبن حسین95

غدیریه:96

ص:6

پیش سخن

خدایا! حمد و ثنا تو را می سزد ای دارندة نعمت های بزرگ و دامنه دار.

و ستایش تو را است در برابر ولایت و سرپرستی که تو بر ما داری و بر ولایت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) و بر ولایت عترت طاهره، والیان امر و متصدیان امر تو.

خدایا از تو مسئلت دارم بر محمد و آل او درود فرستی و رازهای درون سینه مان را سامان بخشی و اصلاحمان فرمایی. و ما را با ایمان نیکو، به کار بگیری و در خدمت به جامعه و فراخوانی به حق و حقیقت و حرکت به دنبال مصالح عمومی و بالابردن کلمه توحید و پخش و نشر آثار بزرگان و سروران امت، دست ما را بگیری و توفیق من جز از تو نیست و به تو توکل کردم و برگشتم به سوی توست.

الامینی

ص:7

ص:8

قرن پنجم

سی وششم: شریف رضی

اشاره

ابوالحسن محمدبن ابی احمد سید شریف رضی از اولاد امام موسی کاظم (علیه السلام) ، مادرش فاطمه دختر حسن اطروش از فرزندان و نسل امام علی (علیه السلام) و پدرش ابواحمد از بزرگان صاحب مقام و منزلت در زمان عباسیان و آل بویه که نقابت طالبیان در پنج نوبت به او واگذار شده است.

شریف رضی افتخاری است از افتخارات عترت طاهره و پیشوایی است از پیشوایان دانش و حدیث و ادبیات؛ کمتر کتابی که در ترجمه و بیان احوال علما یافت می شود که در آن ذکری از شریف رضی به میان نیامده باشد. بعضی دانشمندان نیز به طور مستقل دربارة کتاب او نوشته اند(1)

علّامه امینی از چهارده استاد و نه شاگرد برجستة او نام برده است.

ص:9


1- مناقب ابن شهرآشوب،1/528

نهج البلاغه از آثار ماندگار اوست که در کنار قرآن مجید در خانة شیعیان وجود دارد. بیش از یکصد شرح تاکنون بر آن نوشته شده است.

سید شرف رضی در سال 359 ﻫ به دنیا آمده و در سال 406 ﻫ از دنیا رفته و در عمر کوتاه خود، آثار پرباری از خود باقی گذاشته است. از آن جمله است دیوانی دو جلدی که محشون از مدایح و مراثی اهل بیت است.

غدیریه:

نطق اللسان عن الضمیر

و البشر عنوان البشیر

و انجابت الظلماء عن

وضح الصباح المستنیر...

زبان از ژرفای دل، سخن گفت و چهره باز عنوان مژده دهنده است و با درخشش و نور روز روشن، تاریکی برطرف شد...

آن سرور و شادمانی ما که در روز غدیر رخ نمود، از میان ما رفت؛ همان روزی که علی (علیه السلام) وصیّ و جانشین تعیین شد و لقب امیر یافت...(1)

سی وهفتم: ابومحمد صوری

اشاره

و از نیکان قرن چهارم که تا اوایل قرن پنجم می زیسته است و اشعارش جامع زیبایی از الفاظ بزرگی و برتری معانی است.

ص:10


1- دیوان الشریف الرضی،1/427.

صوری از شاعران و سرایندگانی است که به دامن اهل بیت عصمت، چنگ زده و در مدح و ثنا و رثای آنان فراوان شعر گفته است.(1)

غدیریه او :

ولائک خیر ما تحت الضمیر

و انفس ما تمکن فی الصدور

اباحسن تبین غدر قوم

لعهدالله من عهد الغدیر...

یا علی! مهر و ولای تو بهترین امری است که در اعماق و ژرفای دل نهفته و نفیس ترین راز پنهان در سینه است. من همواره از آن مکنون دل و سرّ پوشیده، احساس گرمی می کنم که حرارت آن همانند شعلة سوزان است.

ای اباالحسن! برای من فریبکاری آن مردم نسبت به عهد و پیمان روز غدیر آشکار گردید. در آن هنگام که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به سخنرانی ایستاد و مردم را به سوی امیر مؤمنان هدایت کرد. اما همان روز غدیر، در سینه های آن ها کینه هایی پدید آمد که همان جا آشکار کردند.

و در قصیده ای نونیه می سراید:

جحدتم موالاة مولیکم

و یوم الغدیر لها مؤمنوناً...

موالات مولای خود را انکار کردید در حالی که در روز غدیر نسبت به آن اظهار ایمان کردید و شما نسبت به آنچه

ص:11


1- تاریخ ابن کثیر، 2/25.

محمد مصطفی ابراز کرد و فضیلت علی را آشکارا بیان فرمود، معرفت نشان دادید و گفتید راضی شدیم، ولی دل هایتان رضا نداشت. کدامتان از او به آن مقام ولایت و جانشینی شایسته تر بودید و کدامتان به هنگامی که قصد جان پیامبر را داشتند، جان نثار پیامبر کرد و در رختخواب او آرمید؟

در قصیده ای دیگر:

ما لم یکن من معشر

غَدَروا و قد شهدوا الغدیرا...

چه نیرنگی از آن جماعت سر نزد در حالی که در غدیر حضور داشتند اما توطئه کردند که برخلاف نصّ غدیر، با سینه ای پر از عقده و کینه، برای خود امیر برگزیدند.

صوری در سال 419 ﻫ درگذشته است.

سی وهشتم: مهیار دیلمی

ابوالحسن مهیار دیلمی از نشان های رفیع ادبیات عرب و از سرایندگانی است که اساس ادب را پی ریخته و کاخ آن را برافراشتند؛ او توسط شریف رضی اسلام را برگزید و در کنار او زیسته است.(1)

او به سال 368 ﻫ متولد و به سال 428 ﻫ وفات یافته است.(2)

ص:12


1- ر.ک: دیوان مهیار دیلمن، مقدمه ناشر.
2- تاریخ بغداد، 3/276

از مزایای مهیار آن است که برخلاف رسم شاعران معاصر، خلفای عباسی را هرگز نستوده با آنکه پس از سید رضی زمان زیادی در قید حیات بوده و نشان فرهنگی داشته است.

اشعار او بیشتر دربارة اهل بیت پیامبر و مراثی آنان است و در شعرهای مذهبی او روانی منطق و برهان و استدلال، حاکم است.

نمونه هایی از شعر و غدیریه های او:

و أسالهم یوم «خمّ» بعد ما عقدوا

له الولایة لم خانوا و لم خلعوا...

از آنان بپرس روز غدیر پس از آنکه پیمان بستند و ولایت علی را پذیرفتند، چرا خیانت کردند و او را کنار گذاشتند؟ بیعت روز غدیر که برای آل محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) گرفته شده بود، تباه ساختند. گوینده ای به من گفت آیا علی (علیه السلام) که به نصّ، وارث پیامبر بود، صاحب این مقام گردید؛ یا از او دریغ ورزیدند؟ گفتم مسائلی است که از آن ها یاد نمی کنم. خدا آن جماعت را در برابر کردارشان جزا دهد. انکار مقام ولایت علی پس از اعتراف، جامه ننگینی بود که بر تن کردند و پس از انحراف از وصایت، به جان تو سوگند، آیین و دین دوّمی، آوردند.

در قصیده ای دیگر می سراید:

و تحال الأخمار(1) و الله یدری

کیف کانت یوم «غدیر» الحال...

سرانجام نقاب ها کنار می روند و خدا داند که حال، در غدیر خمّ چگونه بود؟

ص:13


1- الأخمار: جمع خمر، نقاب.

و در قصیده دیگری نیز می سراید:

وهب «الغدیر» ابوا علیه قوله

بغیاً فقل عدوّا سواه مساعیاً

فرض کنیم آن جماعت، سخن رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) را از روی ستم و تجاوز نادیده گرفتند؛ اما کوشش های پیامبر اکرم در نبرد بدر و احد و حنین و دیگر صحنه ها را چه می گویند؟ در نبرد خیبر و مرحب و عمروبن عبدودّ فکر کنید و بیندیشید.

و در قصیده ای دیگر:

و سمّاه مولی باقرار من

لواتّبع الحق لم یجحد

پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) او را مولا خواند و او بدان اعتراف کرد و اگر از حق پیروی می کرد، منکر نمی شد.

و در ستایش علی (علیه السلام) می سراید:

ان یحسدوک فلفرط عجزهم

فی المشکلات و لمافیک کمل...

از روی ناتوانی خود و کمالی که تو برخوردار بودی، به تو حسد ورزیدند. تو داماد و پسرعموی او بودی و آن ها وصی و جانشین برحق نبودند. علم رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) را تو به ارث بردی.

آفتاب برای تو برگشت. ای صاحب حوض. فردا کسی که مهر تو را در دل ندارد، از آن آب گوارا محروم و ممنوع باد...

سی ونهم: شریف مرتضی

اشاره

ابوالقاسم سید مرتضی علم الهدی، برادر شریف رضی است. تألیفات علمی او بالغ بر هشتادوپنج اثر می شود. قلم را نباید سرزنش کرد اگر نتواند دربارة عظمت وجودی سیّد مرتضی حق

ص:14

مطلب را ادا کند و بر هیچ انسان صاحب کلام و سخن مبلّغ نکوهشی نباشد، اگر نتواند دربارة شخصیت او توسن زبان را به حرکت آورد، که دامنه فضائل و کمالات او بسی گسترده و پر اطراف است. بسیاری از صاحبان رجال کتاب ها در ستایش او نوشته اند که علّامه امینی 49 تن از آنان را یاد می کند.

علّامه امینی (رضی الله عنه) در کتاب بزرگ الغدیر از چندین استاد برجسته او نام برده، چنانکه از ده ها شاگرد نام آور او نیز یاد کرده است

ابوالعلا معرّی دانشمند معاصر او که در عراق درک فیض مجلس او نمود، به هنگام خروج از عراق در پاسخ به این پرسش که سید را چگونه دیدی؟ دو بیت به این مضمون می سراید: چون نزد او بیایی، همه مردم جهان را در یک مرد، و روزگار را در یک ساعت، و زمین گسترده را در یک اطاقی یکجا می بینی. سید مرتضی ریاست دین و دنیا را یکجا برعهده داشت. او به دانش فراوان دست یافته بود و خاندانی شریف و نسبتی عالی با اهل بیت داشت. خلفای وقت نقابت طالبیان و امارت حاجیان و تصدی مظالم را به او واگذار کرده بودند.

سید مرتضی را صاحب (هشتاد) می گفته اند؛ به این معنا که کتابخانة نفیس او دارای هشتاد هزار نسخه خطّی بوده و محصول هشتاد روستای آباد برای او ارسال می شد. سید مرتضی هشتادواندی سال عمر کرد و کتابی به همین عنوان

ص:15

«ثمانین» یعنی هشتاد نوشته است. او در سال 355 ﻫ به دنیا آمد و در سال 436 ﻫ دیده از جهان فرو بست.

غدیریه او:

امّا الرسول فقد ابان ولائه

لوکان ینفع حایراً ان ینذرا

لقد شفی یوم الغدیر معاشراً

ثلجت نفوسهم و أدوی معشرا

اما رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) آشکارا سخن از ولایت علی (علیه السلام) بیان داشت. کاش ستمکاران کینه توز را هشداری می شد و سودی می بخشید. ای سوار اگر از سرزمین نجف گذشتی، در آنجا کوهی می بینی که زمین از او قرار گیرد، به او سلامی کن. من اگر می توانستم آن آرامگاه درخشان را تا زنده ام اقامتگاه خود قرار می دادم.(1)

چهل: ابو علی بصیر نیشابوری

او از شعرای شیعه و اهل بیت پیامبر بوده است. غدیریه او شش بیت است که علّامه از سماوی نقل کرده است:

اختار یوم الغدیر حیدرة

اخاه له فی الوری و آخاه...(2)

پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در روز غدیر، حیدر (علی) را در جمع اصحاب برگزید و برادر خویش قرار داد و با آوردن او و همسرش و به دنبال ایشان دو نوه اش، با مشرکان مباهله کرد و فرمود: اینان پنج تن هستند که خدا به خاطر آنان بر خلق رحم می کند و دعاهایشان را مستجاب می گرداند و به آمرزش گناهان امید است.

ص:16


1- دیوان سید مرتضی علم الهدی 1/471.
2- الطلیعة فی شعراء شیعه.

چهل ویکم: ابوالعلا معرّی

اشاره

ابوالعلا معرّی در سال 363 ﻫ ولادت یافته و در 449 ﻫ وفات یافته است.(1)

تراجم نگاران و شرح حال نویسان دربارة او فراوان نوشته اند. شهرت او در حدّی بی نیاز از بیان است. مقام ادبی او از دیوانش پیدا و بی نیاز از اقامة برهان است.

غدیریّه او:

لعمرک ما اسرّ بیوم فطر

و لا اضحی و لا بغدیر خمّ

و کم ابدی تشیّعه غویّ

لأجل تنسّبٍ ببلاد قمّ

به جانت سوگند من نه در روز فطر، نه در روز اضحی، نه در روز غدیرخم ، شاد نیستم. چه بسا آدم گمراهی، تظاهر به تشیع می کند تا خود را به قم منسوب بدارد. چه روشنایی که چشم کور مادرزاد از آن بی بهره است و چه سخنی که گوش ناشنوا آن را در نمی یابد و تباه می شود...(2)

چهل ودوم: مؤید فی الدین

هبةالله بن موسی شیرازی، مؤید فی الدین، از مبلّغان بزرگ فاطمیان و در علم و دانش و هنر یگانة دوران و تک دانه ای از امت مسلمانان در زمان خویش و نابغه ای در ادبیات منظوم بوده است که بهرة فراوانی از شعر داشته است. علّامه

ص:17


1- کتاب الانصاف والتحریّ
2- لزوم ما لا یلزم 2/318.

امینی (رضی الله عنه) در الغدیر بزرگ برخی آثار او را نام برده است و مناظره ها و گفت وگوهای عالمانه او دلیل مهارت او در معارف اسلامی است.

مؤید در سال 390 ﻫ در شیراز زاده و در سال 470 ﻫ در مصر وفات یافته است.

او غدیریه های متعدد با قافیه های مختلف دارد.

1. قصیدة شصت و هفت بیتی: با قافیه لام....

لو ارادوا حقیقة الدین کانوا

تبعاً للذی اقام الرسول

و اتت فیه آیة النص «بلّغ»

یوم «خمّ» لَمّا اتی جبرئیل...

اگر حقیقت دین را می خواستند از آن امامی پیروی می کردند که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) نشان داد و او را به پا داشت و آیة صریح» بلغ ما انزل الیک...» که در روز غدیر خم توسط جبرئیل فرو آمد. او همان علی مرتضی است که قرآن به علوّ و والایی اش ناطق است. او در میان مردم برهان خوبی پروردگار و در روی زمین شمشیر آختة اوست. اهل بیت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) ایمن از کوری و ضلالت و برای ما صراط مستقیم و سایة گسترده اند.

2. قصیده ای دیگر:

... وصیّ النبی المصطفی و ابن عمّه

و من قام «مولی» فی الغدیر و والیا...

من به سبب آل طه تبعید و نفی شده ام و من هماره از دشمنان آنان دوری گزیده ام. من نخستین تبعید شده در راه

ص:18

آنان نیستم. این افتخاری است برای من که دومین ابوذر غفاری باشم. اگر در این تبعید، گزندی به من رسد، باشد، در این دردسرها به بعضی آرمان هایم رسیده ام.گنبد و بارگاه سفید امیرالمؤمنین حیدر را زیارت کردم. او وصی رسول خدا، هادی مردم و جانشین محمد مصطفی و پسرعموی او بود. همان که در روز غدیرخمّ ولیّ و مولی تعیین گردید.

3. قصیده ای دیگر:

...و ما نقموا منهُم غیر انّ

وصیّ النبی علیهم امیر

کما العذر فی غدرهم بعضهم

لمن فرض الحب فیه الغدیر...

شیعیان! خاندان رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) از روی ظلم و عدوان کشته می شوند و مورد بی احترامی قرار می گیرند. گناه آنان چیست؟ جز اینکه وصی پیامبر برای ایشان امام و پیشوا است، هم چنان که پیشینیان نیز به انگیزه بغض آل لله به آنان خیانت کرده و مهر علی را که در غدیرخم فرض گردانیده بود، منکر شدند.

ای امت فاسد! شما حسین بن علی (علیه السلام) را برای دستیابی به سلطنت عراق کشتید. چرا امام موسی بن جعفر (علیه السلام) که سال ها در خاک آرمیده، مورد تعرض قرار دادید.

مویّد این قصیده را در آشوب سهمگین بغداد در سال 433ﻫ سروده است و ضمن آن، احساس درون خود را از فجایع و جنایاتی که بر اهل بیت رفته است بیان می کند. مؤید

ص:19

دارای آثار علمی نیز می باشد. علّامه امینی (رضی الله عنه) 13 اثر از وی نام برده است!(1)

چهل وسوم: ابن جبری مصری (420-487)

او از شاعران قرن پنجم هجری است، که در عهد خلفای فاطمی در مصر می زیسته است. او قصیده ای یکصد بیتی دارد. علّامه امینی آن را آورده است. در این قصیده مراتب ولایت موج می زند. برخی ابیات آن به قرار زیر است:

و غدرت بالعهد المؤکّد عقده

یوم «الغدیر» له فما عذراک

أعن الوصیّ عدلت عادلة به

من لا یساوی منه شسع شواک

عذر تو در شکستن آن پیمان همواره مؤکد روز «غدیر» چیست؟ و چه نیرنگی به کار بردی و از وصی چشم پوشیدی و به کسی روی کردی که با بند کفش او هم برابری نتواند کرد. خواهی دید که تو به دوران جاهلیت بازگشتی و درباره ولایت حیدر «علی بن ابی طالب»، سؤال خواهی شد. اقیانوس موّاج علم و دانش را به شخص عاری از هر علم و دانش قیاس کردی!

علّامه امینی (رضی الله عنه) از غدیریه سرایانی نام می برد که معاصر قرن پنجم بوده اند. اما به دلیل نا معلوم بودن از بیان شرح حال آن ها صرف نظر کرده است.

ص:20


1- الکامل، ابن اثیر 9/215.

قرن ششم

چهل وچهارم: ابوالحسن فنجکردی

علی بن احمد فنجکردی نیشابوری، در سال 433 ﻫ زاده شد و در سال 513 ﻫ در گذشت. او از استادان پیشرو در ادب و لغت است. تراجم نگاران او را به داشتن علم و هنر ستوده اند. علّامه امینی نیز غدیریه هایی از او آورده است.

لا تنکرنّ غدیر خمّ انّه

کالشمس فی اشراقها بل اظهر...

غدیرخمّ را انکار مکن که مانند آفتاب درخشان، بلکه آشکارتر از خورشید است. واقعه ای که با سندی قوی از بهترین انسان ها نقل شده است، قابل انکار نیست. در آن حدیث (غدیر) امامت و جانشینی علی حیدر و جلالت او تا روز قیامت استوار گردید. سزاوارترین کسی که باید دوست داشت و بر ولایت او اقرار نمود، و احکام را باید از او آموخت.

وی در قصیدة دیگری می سراید:

یوم الغدیر سوی العیدین لی عید

یوم یسرّ به السادات و الصید

ص:21

نال الامامة فیه المرتضی وله

فیه من الله تشریف و تمجید...

روز غدیر برای من افزون بر آن دو عید (فطر و اضحی)، عیدی بزرگ است. روزی است که در آن همه سادات و سروران سربلند و شادمانند. در آن روز علی مرتضی به امامت رسید و خداوند برای او شرافت و مجد لحاظ کرد.

«احمد»، بهترین رسولان، در روز غدیر در حضور همگان فرمود: سپاس خدا را، سپاسی بی پایان که تمام احسان از او و لطف نیکی ها برای اوست.

چهل وپنجم: ابن منیر طرابلسی

اشاره

ابوالحسن احمدبن منیر ملقب به عین الزمان و مشهور به وفا، حافظ قرآن و یکی از پیشوایان ادبیات و در صنعت شعر در رتبه ای والا قرار دارد. او از کسانی است که دربارة اهل بیت شعر بسیار و نیکو و قصیده هایی طلایی سروده است. او همچنین در لغت شناسی و سایر علوم هم تبحّر داشته است.

همین امر نام و یاد او را جاویدان و حسد و کینه بدخواهان را علیه او برانگیخته است.(1)

او در سال 473 ﻫ در طرابلس متولد شده و در 548 ﻫ در حلب وفات یافته است.(2)

ص:22


1- تاریخ ابن عساکر2/97.
2- ابن خلکان.

غدیریه او :

پیشتر باید به داستان نظم این غدیریه پرداخت: ابن منیر یک هدیه همراه برده ای سیاه نزد سید مرتضی علم الهدی فرستاد. سید مرتضی به وی نوشت: اگر عددی کمتر از یک و رنگی برتر از سیاه سراغ داشتی آن را برای من می فرستادی!

ابن منیر سوگند یاد کرد که این بار بهترین هدایا را با عزیزترین کسانش بفرستد، پس هدایایی ارزشمند فراهم کرد و همراه با غلام خود به نام تَتَر که بسیار دوستش می داشت و در مواقع غم و غصه، او را شاد می گرداند، فرستاد. سید مرتضی پنداشت که آن غلام نیز جزو هدایاست و او را نگاه داشت. حال ابن منیر سخت شد و از جدایی تَتَر دلش گرفت و قصیده ای ساخت که بدان وسیله چاره جویی کند و غلامش تَتَر را از سید بازپس بگیرد. ابن منیر در آن قصیده تهدید کرد که اگر غلام را پس ندهد از همه معتقدات و مسلمات تشیع دست خواهد کشید و عقیده ضدّ برخواهد گزید. وقتی سید این قصیده را خواند لبخندی زد و گفت غلامش را زیاد نگاه داشته ایم او معذور است آنگاه با هدایایی او را پس فرستاد پس جمله ها و فعل های منفی همه اش از باب ناز و دلال و راه جستن به دل سید بوده و چه لطیف سروده است.

... لَئِنِ الشریف الموسوی

ابن الشریف ابی مضر

ابدی الجحود و لم یردّ

الیّ مملوکی تتر...

ص:23

اگر شریف سید مرتضی موسوی فرزند شریف ابی مضر به کارش ادامه دهد و بنده من تتر را پس نفرستد. من بنی امیه را دوست خواهم داشت و بیعت علی بن ابی طالب حیدر را منکر خواهم شد و به عمر عدول خواهم کرد و ظهور منتظر را هم قبول نخواهم داشت.

و اذا رَوَوا خبر «الغدیر»

اقول ما صحّ الخبر...

و اگر حدیث خم را روایت کنند، خواهم گفت خبری صحیح نیست! و روز غدیر را عید نخواهم گرفت جامه های کهنه و فرسوده پوشیده و خواهم گفت در میان اصحاب شیخ، قبیلة تیم، و پس از او صاحب او عمر مقدمند و اصلاً علی (علیه السلام) در راه اسلام شمشیر نکشیده و هرگز کسی فاطمه (علیها السلام) را از میراثش محروم نکرده و گویم یزید شراب نخورده و گناه مرتکب نشده و فرمان قتل اولاد فاطمه نداده است. در اصل شمر، حسین را نکشته و ابن سعد نیرنگ به کار نبرده است!...

این قصیده دارای سی ونه بیت است.

چهل وششم: قاضی ابن قادوس

اشاره

قاضی جلال الدین ابوالفتح محمود فرزند قاضی اسماعیل دمیاطی مصری یکی از صرّافان ادب و بیان و از پیشتازان میدان شعر، برندگان در مسابقه شعر و کلام منظوم و از نویسندگان بلندپایگان مسند قضا و از علویان بوده است. وی به سال 551 درگذشته است.

ص:24

غدیریه او:

والحائز المقصیات فی

یوم «الغدیر» الازهر...

ای سرور همة خلیفگان بیابانی (روستایی) و شهری. اگر ساقی حاجیان را بزرگ می دارند، تو ساقی کوثری، تو امام علی مرتضی؛ تو در روز قیامت شفیع ما هستی تو مولی و برگزیده خدا «احمد» و پدر حسن و حسین هستی تو در روز درخشان غدیر، گویی پیش بردی و گوی سبقت را از دیگران ربودی. و تو بودی که آتش آشوب های بدر و بنی نضیر و خیبر را خاموش ساختی.

چهل وهفتم: ملک صالح

اشاره

ملک صالح از شیعیان امامیه عراق است. خدا، دین و دنیا را برای او جمع کرده بود. او ضمن بهره مندی از علم و دانش، فقیهی برجسته و صاحب شعر و ادیبی زیبا سخن بود و در عین حال از سلطنتی عادلانه نیز برخوردار بوده است.کتاب های تراجم در بیان سرایندگی او به این حقیقت اذعان دارند. ابن اثیر می نویسد: او در سال 556 ﻫ در ماه رمضان به قتل رسیده است.(1) ولادت ملک صالح در سال 495 ﻫ بوده است. شرح حال ملک صالح در بسیاری از کتب رجالی آمده است که علّامه امینی (رضی الله عنه) از 16 اثر او نام می برد.

ص:25


1- الکامل،ابن اثیر 1/103؛تاریخ ابن خلکان 1/259 و غیره.

علّامه امینی (رضی الله عنه) اشعاری با مضمون مدح و رثای اهل بیت از وی نقل کرده است.

ولایتی لأمیر المؤمنین علی

بها بلغت الذی ارجوه من املی

ان کان قد انکر الحساد رتبته

فی جوده فتمسک یااخی به «هل»

با ولایت امیر المؤمنین علی (علیه السلام) به آرمان هایم رسیده ام. اگر حسودان مقام و منزلت او را در وجود و بخشش انکار می کنند، ای برادر! تو به سورة هل اتی، دست آویز.

غدیریه او:

و یوم «خمّ» و قد قال النبی له

بین الحضور و شالت عضدّه یدُه

من کنت مولا هذا له

مولی اتانی به امر یؤکده

من کان یخذله فالله یخذله

او کان یعضده فالله یعضده...

و روز غدیرخمّ پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در حضور همه با دست خود بازوی او را گرفت و بالا برد و گفت هرکه را من مولا بوده ام، این (علی) مولای اوست. این فرمان با تأکید ازسوی خدا آمده است. هرکس او را خوار کند خدا وی را خوار می کند و هر کس او را یاری نماید خدا وی را یاری فرماید.

سپس فضایلی از علی (علیه السلام) را یاد کرده است.

در قصیده دوم :

و فی «الغدیر» له الفضل الشهیر بما

نص النبی له فی مجمع حفل

در روز غدیر خمّ برای او (علی بن ابی طالب) به سخن صریح پیامبر در میان انبوه جمعیّت، فضیلتی مشهور است.

ص:26

قصیده سوم:

دارای چهل وچهار بیت است، نیز سروده است:

اوصی النبی الیه لا الی احد

سواه فی خمّ و الاصحاب فی علن

فقال هذا وصییّ و الخلیفة من

بعدی وذوالعلم بالمفروض والسنن...

پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در روز غدیر خم از میان همة اصحاب به او، نه به دیگری، وصیت کرد و فرمود: این (علی)، وصیّ و جانشین بعد از من است و علم و فرائض و سنن در نزد او است. همگان گفتند شنیدیم. امّا وقتی که پیامبر رحلت کرد، فریب کاری کردند. در حالی که هنوز احمد پاک را به خاک نسپرده بودند.

در قصیدة چهارم:

... و لعمری اذحلّ فی یوم خمّ

لم یکن موصیاً لغیر الوصیّ

من شیعة امام علی ام با دشمنان او در جنگ و با دوستانش در صلح هستم.

من شیعه آن امامی هستم که در طول عمرش بر منکری نیل نکرد. من بندة صاحب حوض هستم که دوستانش را با کاسه آب گوارا سیراب می کند.

من بندة آن انسانی هستم که هر مشکلی را آسان و آشکار کرد، هرچند به نظر سخت و لاینحل می نمود. آن روزی که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بدون تردید او را به برادری برگزید. به خدا سوگند در «لیلة المبیت» رختخواب، کسی جز علی برای پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) جان نثاری نکرد.

و به جانم سوگند وقتی وارد غدیرخمّ شد در آن روز به احدی جز او وصیت نفرمود.

ص:27

چهل وهشتم: ابن عودی نیلی

ابوالمعانی سالم بن علی از شاعرانی است که اشعارشان مشهور، اما اخبارشان ناگفته مانده است. او ستاره ای از ستارگان آسمان ادب و همانند حمیری و دیگر شاعران اهل بیت، اشعار مذهبی اش فراوان است. نیلی در سال 478 ﻫ تولد و در سال 588 ﻫ وفات یافت. او غدیریه مفصّلی بالغ بر یکصدوپنجاه بیت دارد که علّامه امینی (رضی الله عنه) آن را در الغدیر بزرگ آورده است و آن قصیده درواقع مشحون از تاریخ و سیره و کلام است. به چند بیت از آن اشاره می شود:

... و قد نصّها یوم «الغدیر» محمد

و قال الا ایها الناس فاعلموا

فقد جائنی فی النصّ: بلغ رسالتی

و ها انا فی تبلیغها المتکلم

علیٌ وصیّی فاتبعوه فانّه

إمامکم بعدی اذا غبت عنکم

محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) ولایت علی (علیه السلام) را در روز غدیر خمّ تصریح کرد و فرمود: ای مردم بدانید در این خصوص، نص و آیه ای صریح آمد که من رسالت خود را انجام دهم و اکنون در تبلیغ آن سخن می گویم. علی وصیّ و جانشین من است، پیرو او باشید که پس از من، او پیشوا و امام شماست. آن روز گفتند خشنودیم اما فردای آن روز گمراه گشتند و بیراهه رفتند. گفتم شما ای جماعت! خطا رفتید چگونه وصیّ محمد مصطفی مورد ستم قرار می گیرد. اما پیمان شکسته شد و خون ها جاری گردید.

ص:28

قصیده ای دیگر:

نص الولایة و الخلافة بعده

یوم الغدیر له برغم اللّوم...

نص صریح ولایت و خلافت و جانشینی در روز غدیرخمّ، علی رغم حرکت نکوهش گران، برای علی (علیه السلام) بود. پیامبر هادی در ان روز دست به دعا برداشت و آمین گفت که پروردگارا! گواه باش. من پیام تو را رساندم. امّا رسول الله دست از جهان شست، آن جماعت، مانند مگسان گرد شیرینی، اطراف دیگری را گرفتند. آنانی که به زبان، مسلمان شده بودند؛ اما در دل ایمان نداشتند، پیمان شکستند و حکومت را میان خود تقسیم کردند.

چهل ونهم: قاضی جلیس

عبدالعزیز بن حسین معروف به قاضی جلیس از شاعران و کاتبان پیشرو در مصر و از ندیمان و هم صحبتان ملک صالح بوده است.

علّامه امینی (رضی الله عنه) در الغدیر قصایدی نسبتاً طولانی در مدح امیر المؤمنان و رثای پنجمین آل عبا آورده است. ما نیز چند بیتی را زینت بخش صفحات کتاب می کنیم:

پدرشان وصیّ و جانشین محمد مصطفی است که وارث علم و دانش پیامبر شد. ستون دین و شرع را پس از آنکه به کژی افتاد، راست کرد و پایه دین را که فرو می ریخت، استوار

ص:29

ساخت. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) او را مولای مسلمانان خواند؛ لیکن برخی حسودان برنتافتند.

و لوی غدره «الغدیر» بحقّه

و اعقبه البعیر و اتبعا...

در روز غدیرخمّ فریب و نیرنگ بازی را در دل خود نگاه داشتند و در روز جمل آن را دنبال کردند.

در قصیدة دوم:

جحدوه عقد ولایة قد غرّ جاحده الغرور

غدروا به حسداً و بنصّه شهد «الغدیر»...

پیمان ولایت او را برخی مغروران، انکار کردند و از روی حسد، و با وجود نص و حضور شاهدان بسیار، نیرنگ بازی نمودند و آن افتخاری را که خدا و رسول مختص او گردانده بودند، از وی دریغ کردند.

ای امّت! اگر یهود با گوساله گمراه شدند شما هم با شتر گمراه گشتید...

در قصیدة سوم:

... نصّ النبی علیه فی «الغدیر»

فما زواه إلاظنین دینه واهِ

مهر من به آل رسول، مرا از هر گناهی باز می دارد، که آنان ذخیره و آبروی من هستند. ای شیعیان حق، وفادار باشید و بدان وسیله برای هرکه بخواهید فخر و مباهات کنید. اگر من به ریسمان ابی الحسن چنگ زنم، به ریسمان الهی چنگ زده ام. او همسر بتول است که اگر نبود، پیشوایان هادی نیز نبودند.

ص:30

پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در روز غدیر بانص و صراحت او را خلیفه معرفی کرد، آن را نادیده نگرفت مگر آن بی ایمانی که دینش، سست و بی اساس بود... او به سال 561 درگذشت.

پنجاه: ابن مکّی نیلی

اشاره

سعید بن احمد مکّی نیلی مؤدّب از سرشناسان شیعه و شاعران زیباکلام و فانی در مهر و محبت اهل بیت عصمت و طهارت است. ابن مکی در مذهب خود ثابت قدم بود و در مدح و ستایش خاندان رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) شعر فراوان سروده و حقایقی را به زبان نظم کشیده است. به همین سبب او را غالی دانسته اند، در حالی که او انسانی بسیار معتدل بوده است.

غدیریه او:

ألم تعلموا انّ النبی محمداً

حیدرة اوصی و لم یسکن الرمسا

و قال لهم و القوم فی «خمّ» حضّر

ویتلو الذی فیه و قد همسوا همسا...

آیا ندانستید که محمد پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) هنوز از دنیا نرفته بود در غدیر خمّ، به علی حیدر وصیت کرد و او را در حضور آن جماعت، جانشین خود معرفی فرمود؛ در حالی که برخی با یکدیگر، آرام صحبت می کردند. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: علی نسبت به من همانند دگمه پیراهن من است، و همانند هارون نسبت به موسی مرا یاری کننده می باشد...

ابن مکی در سال 565 ﻫ وفات کرده است.

ص:31

پنجاه ویکم: خطیب خوارزمی

اشاره

حافظ ابو مؤید مشهور به اخطب خوارزم، فقیهی دانشمند، حافظ نامی، محدث صاحب اسناد مختلف، سخنور پر آوازه، متکلم و آگاه از سیره و تاریخ، شاعری ادیب بوده است. علّامه امینی (رضی الله عنه) سی وپنچ تن از مشایخ روائی او را نام برده است، چنان که از شاگردان برجسته اش نیز یاد کرده به آثار تألیفی او ازجمله المناقب هم اشارت دارد.

غدیریه او:

... حدیث براءة و غدیرخمّ

ورایة خیبر فصل الخطاب...

آیا بر روی زمین خاکی پیشوای پاک و جوانمردی مانند ابوتراب وجود دارد؟ حدیث اعلام برائت از مشرکین و ولایت در غدیر خمّ و حدیث پرچم در خیبر ، آخرین سخن اند. پیامبر و علی (علیهما السلام) مانند موسی و هارون اند. همة مردم پوستند و علی مغر است و ولایت او مانند گردن بندی بر گردن همه آویخته است.

خطیب خوارزمی در سال 484 ﻫ متولد و در 568 ﻫ درگذشته است.

پنجاه ودوم: فقیه عماره یمنی

اشاره

فقیه نجم الدین ابو محمد عماره از فقهای شیعة امامیه و از مدرسان و مؤلّفان که در راه تشیّع شهید شده است. او آراسته

ص:32

به علم، فضل، هنر، ادب و شعر می باشد. آنگاه که او شعر می سراید، تو نمی دانی آیا او مروارید در نخ می چیند و یا زر ناب در قالب موزون می ریزد!

فقیه عماره دارای تألیفات علمی و ادبی است که علّامه امینی به چهارده مورد آن اشاره دارد. کتاب «النکت العصریة فی اخبار الوزراء المصریة» حاوی تاریخ و ادب است. عماره در سال 513 ﻫ متولد و در 569 ﻫ به قتل رسیده است.

غدیریه او:

ولائک مفروض علی کل مسلم

و حبک مفروط و افضل مغنم

ولای تو بر هر مسلمانی، فرض و واجب است و محبت تو بهترین غنیمت می باشد.

و الارض تهتزّ فی یوم الغدیر

کما تهتّز ما بین قصریک من الاسل

و زیمن در روز غدیر تکان می خورد آن گونه که میانه دو قصر شما در برخورد نیزه ها و شمشیر ها می لرزد.

پنجاه وسوم: سید محمد اقساسی

اشاره

او از فرزندان و نسل زید شهید فرزند امام زین العابدین (علیه السلام) است. خاندان اقساسی در اصل، از خاندان بزرگ علویان اند، که در روستا یا منطقه ای از کوفه سکنی داشته اند و دارای شاخه های فراوان از نسل رسول خدا هستند. در میان آن ها

ص:33

افراد فقیه، شاعر، لغوی، امیر، محدث و دانشمند نیز پدید آمده اند.

سیّد محمد اقساسی در سال 575 ﻫ درگذشته و آثاری از او باقی است.

غدیریة او:

ومن قام فی یوم «الغدیر» بعضده

نبی الهدی حقّا فاسئل به عمر

و صهر رسوا الله فی بنته التی

علی فضلها انزل الآی و السور...

سوگند به حق، علی (علیه السلام) پس از پیامبر بهترین انسانی است که پس از پیامبر بر زمین گام نهاد و افتخارآمیزترین بندگان است. او خلیفه و جانشین برحق پیامبر و وارث دانش است که به وسیلة آن ها مضر و عدنان شرف پیدا کرده اند.

آن کسی که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در روز غدیر، بازوی او را گرفت و بلند کرد. اگر می خواهی از عمر بپرس. علی (علیه السلام) همان شخصی است که همه بت ها را شکست و از سرانجام آن نهراسید و در حالی که دیگران زمانی طولانی بت می پرستیدند. او همان داماد رسول الله است و همسر دخترش آن بانوی بافضیلتی که آیه ها و سوره در شأن او نزول یافته است...

پنجاه وچهارم: قطب الدین راوندی

قطب الدین ابوالحسن سعد بن هبة الله راوندی، از پیشوایان و بزرگان مذهب شیعه و چشم و چراغ طائفة محقّه و یگانه ای

ص:34

از استادان فقه و حدیث و نابغه ای از مردان میدان دانش و ادب بوده که کمتر کسی به گردپای او رسیده است.

علّامه امینی بیست و چهار تن از مشایخ او را نام برده و تنی چند هم از شاگردانش را یاد کرده و تعدادی از تألیفات وی را برشمرده است.

قطب راوندی در سال 573 ﻫ درگذشته و در جوار حضرت معصومه در قم دفن شده است.

غدیریه او:

... تناسوا ما مضی بغدیر خمّ

فادرکهم بشقوتهم هبوط...

فرزندان زهرا (علیها السلام) پدران یتیمانند و وقتی نابخردان با ایشان برخورد کنند. سلام گویند. آنان حجت های خدا بر خلقند و هر که با آن ها دشمنی ورزد گناهکار است.

روزهایشان، روزه و شب هایشان با عبادت و تهجّد سپری شده است.

اُلم یجعل رسول الله یوم

الغدیر علیاً الْأَعلی اماما...

آیا رسول خدا او را در روز غدیرخمّ، امام و پیشوا معرفی نکرد؟ آیا حیدر (علیه السلام) آقا و سرور نبود. و آیا حیدر بهترین جایگاه را ندارد؟

دیگران، آنچه را که در غدیرخمّ گذشته، فراموش کردند و به سبب همین شقاوت، سقوط کردند.

ص:35

پنجاه وپنج: سبط ابن تعاویذی

اشاره

محمدبن عبدالله بغدادی معروف به ابن تعاویذی به سال 519 ﻫ متولد و 416 ﻫ درگذشته است.

نامبرده از شاعران برجسته شیعه و از یگانه نویسندگان و منشیانی است که خطه عراق با ادبیات شعری آنان خرّم و با آثار ادبی شان شاداب است.

غدیریه او:

... و طویت الاحزان فیه و لم

أبْدَ سروراً فی یوم عید الغدیر

طومار غم و اندوه را در او پیچیدم و هرگز در روز غدیر سرور و شادی آشکار نکردم... او در این قصیده هایش همانند قصیده ابن منیر (تتریّه) به شیوه ضلال و دلال با ممدوح خود به سخن پرداخته و معانی مقلوب مطرح ساخته است.

ص:36

قرن هفتم

پنجاه وششم: منصور بالله

اشاره

ابوالحسن منصور بالله از سادات حسنی و یکی از پیشوایان زندیه در سرزمین یمن بوده است که شرافت خانوادگی را با برتری های اکتسابی، همراه ساخته و به علم و دانش آراسته بود. او فضیلت قلم و سلحشوری را یک جا گرد آورده و پیشوای مذهبی در یمن گشته است. او در زمرة شاعران، بلکه شاعرترین مبلغان آن مذهب در آن خطّه به شمار است. نامبرده در سال 561 ﻫ به دنیا آمده و در سال 614 ﻫ از دنیا رفته است.

علّامه امینی بیست و پنج اثر از وی، در موضوعات فقه، اصول، کلام، حدیث، مذهب، و ادب را ذکر می کند.

غدیریّه او:

بنی عمنا ان یوم الغدیر

یشهد للفارس المعلم

ابونا علّی وصی الرسول

و من خصّه باللّوا الاعظم...

ص:37

ای پسر عموها! روز غدیر گواه سواری نشاندار است. پدر ما علی ابن ابی طالب (علیه السلام) وصیّ و جانشین رسول خدا است، که به لوا و پرچم بزرگ، مخصوص گشته است. شما اگر با انتساب به او، توسط ابن عباس فخر می فروشید، ما از گوشت و خون او هستیم.

فعدن عن منازل و التصابی

و هات لنا حدیث «غدیرخمّ»

از منزلت ها و سخنان کودکانه درگذر و برای ما از حدیث غدیرخمّ سخن بگو.

شاعر، در این قصیده با بنی عباس و شاعران آنان، طرف است.

پنجاه وهفتم: مجدالدین ابن جمیل

اشاره

ابوعبدالله محمدبن منصور جمیل جبائی(م: 616)، نویسنده، شاعر و ادیب ماهری بود. برای او در لغت، ادب و هنر و شعر، مقامی بلند است. او در زمان «الناصر» به پست خرانه داری، که مانند وزارت دارایی امروزه بود، رسید. ولی مبغوض شد و به مدت بیست سال زندانی گردید و شفاعت اکابر دولت مفید واقع نشد. سرانجام به یاد آورد که امیر المؤمنین علی بن ابی طالب (علیه السلام) را مدیحه سراید و چنان کرد و خوابید. علی (علیه السلام) در رؤیا به او فرمود: هم اکنون از حبس آزاد می شوی. او بیدار شد و باروبنه اش را بست و به حاضران گفت من الان آزاد می شوم. زندانیان در شگفت بودند

ص:38

که بیچاره عقلش را از دست داده است. لیکن هم زمان، ناصر هم، چنان رؤیایی دیده و امیرالمومنین سه بار تأکید کرده بود که مجدالدین را آزاد کن. علّامه امینی (رضی الله عنه) قصه را به تفصیل از چند نسخه خطی حکایت کرده است. این مدیحه همین غدیریّه اوست.

غدیریه او:

... و من اعطاه یوم «غدیرخمّ»

صریح المجد و الشرف القدامی...

و علی آن کسی است که پیامبر در روز غدیرخمّ مجد خالص و شرف کهن به او داد و او همان بزرگواری است که خورشید برای او برگردانده شد، پس از آنکه تاریکی فضا را پوشانده بود. او بود که از خودگذشتگی کرد و سه بار پیاپی طعام خود را که قرص نان جوینی بود، بخشید و خود با نمک خالی،گذراند. ای اباحسن! تو جوانمردی هستی که هر پناه جویی تو را بخواند پناهش دهی.

پنجاه وهشتم: شوّا کوفی حلّی

اشاره

ابوالحسن یوسف بن اسماعیل کوفی حلبی از نابغه های شعر و ادب بوده و فضیلت ها از هر سو به او رو آورده بود. دوست او ابن خلکان به شرح احوال او پرداخته و دیگران هم از بیان خوبی ها و هنرهایش باز نمانده اند، شوّاء در صنعت عروض و قافیه مهارت تمام داشته و مجموعه سروده های او در چهار

ص:39

مجلّد می گنجد. تاریخ ولادت او را به 562 ﻫ و وفاتش را سال 635 ﻫ نوشته اند.

غدیریه او:

... اخو النصّ الجلّی بیوم «خمّ»

و ذوالفضل المرتّل فی الکتاب

من، آن کسی را که وصیّ و جانشین محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) را دوست بدارد، از عذاب دوزخ ضمانت می کنم؛ که در آن روز پروردگار را بخشنده و آمرزنده و علی را شفاعت کننده خواهد دید.

[علی] جوانمردی که کرم و أبّهت اش از کرانه ها گذشته پناهگاهی محکم و محضری سبز و پرناز و نعمت دارد. هر گاه در راه خدا شمشیر برکشد، آن تیغ در برابر ابرها برق زند. او وصی و جانشین محمد مصطفی و پدر فرزندان اوست، و در میان اصحاب، تنها او افتخار همسری فاطمه پاک را دارد و بس؛ و او برادر [پیامبر] به نصّ صریح غدیر است که فضائلش در قرآن تلاوت می شود.

پنجاه ونهم: کمال الدین شافعی

اشاره

ابوسالم کمال الدین محمد بن طلحه درگذشته به سال 652 ﻫ پیشوا در فقه شافعی، آشنا به حدیث و اصول و مسائل خلافی است. او در نیشابور حدیث می شنیده و سپس در مدرسة

ص:40

امینیّه دمشق، اقامت گزید و ملک ناصر، حاکم دمشق، برای او حکم وزارت نوشت، لیکن او نپذیرفت.

کمال الدین اشعار فراوانی درباره اهل بیت دارد که زینت بخش کتب است. کتاب مطالب السؤول، که مدایح و فضایل اهل بیت را دربردارد، از اوست. اربلی، معاصر او، در کشف الغمه، وی را ستوده است. اشعار او در ادبیات دینی می درخشد.

علّامه امینی (رضی الله عنه) پنج اثر وی را نام برده است.

غدیریه:

... و شرفه یوم «الغدیر» فخصّه

بانّک مولی کل من کنت مولاه

و لو لم یکن الّا قضیة خیبر

کفت شرفاً فی مأثرات سجایاه

و روز غدیر او را شرف بخشید و به طور خاص به او فرمود: تو مولای کسانی هستی که من مولای آن ها هستم. اگر برای او جز ماجرای خیبر نبود، در اخلاق و خصلت های پسندیده اش،کافی بود.

شصت: ابومحمد منصور بالله

حسن بن محمد یمنی، از پیشوایان بزرگ شیعیان زیدیه در سرزمین یمن است. یگانه ای از سرشناسان بزرگ آن ها که در میدان دانش حدیث و فنون مناظر آن، برای او دایره هایی با شعاع بزرگ و گام هایی وسیع و گسترده وجود دارد.

ص:41

ابومحمد در سال 596 ﻫ متولد و در سال 670 ﻫ درگذشته است.(1) از جمله آثار او ارجوزه ای است طولانی در هفتصد و هشت بیت از آن را برگزیده ایم:

و قال فیه المصطفی انت الولیّ

و مثله انت الوزیر و الوصیّ

و کم قال له: انت اخی

فایّهم قال له مثل علی؟

و هل سمعت بحدیث مولی

یوم «الغدیر» و الصحیح اولی

الم یقل فیه الرسول مولا

لم یبق للمخالفین حولا...

محمد مصطفی درباره او جمله های «انت الولی»، «انت الوزیر» و «انت الوصی» و «انت اخی» بیان فرمود و به چه کس همانند علی این گونه فرموده است؟

آیا حدیث مولی را در روز غدیر شنیده ای؟ آیا رسول خدا در آن حدیث سخنی نگفت که راه و چاه را بر مخالفان بست؟ مراد از «مولی» اولی و سزاوار است.

او در این ارجوزه تمام مناقب و فضائل علی (علیه السلام) را که در قرآن و احادیث معتبر آمده، برشمرده است. خدا به او پاداش دهد.

شصت و یکم: ابوحسین جزّار

یحیی بن عبدالعظیم ابوالحسین جزار مصری از شاعران فراموش شده شیعه است.گرچه در کتب سلف و معجم ها شرح حال او ذکر نشده یا کمتر آورده اند، لیکن در عوض،

ص:42


1- وفات او در شهر رغافه از شهرهای صعده اتفاق افتاده است.

خود او شرح احوال مفصّل را به قلم آورده و ابعاد هنر و فضل خویش را در آن نمودار ساخته است.

نامبرده در سال 601 ﻫ متولد و در 672 ﻫ در مصر وفات یافته است. علّامه امینی (رضی الله عنه) غدیریه او را از یک نسخه کهن خطی با طول و تفصیل آورده و ما چند بیت از آن را زینت بخش کتاب می کنیم.

یهنّیک یاصهر النبی محمد (صلی الله علیه و آله و سلم)

  (صلی الله علیه و آله و سلم)

یوم به للطیّبین هزیز

انت المقدم فی الخلافة مالها

عن نحو مابک فی الوری تبریز

صبّ الغدیر علی الألی جحدوا لظی

یوعی لها قبل القیام ازیز

ان یهمزوا فی قول احمد انت مولی

للوری فالهامز المهموز

ای داماد محمد پیامبر خدا ای علی مبارک باد تو را روزی که برای پاکان روز نشاط انگیز است.

در امر خلافت و جانشینی، تو مقدّم هستی و شرایط آن جز در تو بروز و ظهور نداشت.

غدیر بر سر منکران آتش ریخت تا به امت قیام نکرده، همچون آب دیگ جوشان برایشان می جوشد.

اگر در کلام احمد پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) که به تو فرمود: «ای علی تو مولا و امام مردم هستی» عیب گرفتند عیب جو، خود عیب ناک است.

ص:43

شصت و دوم: قاضی نظام الدین

اشاره

نظام الدین محمدبن قاضی القضات اسحاق بن مظهر اصفهانی، یکی از ادبای اعیان طائفه امامیه و یگانه در انواع فنون و هنرها و قاضی القضات عراق است،که در سال 678 ﻫ وفات یافته است.

غدیریّه:

غدیریه او چهل ودو بیت است که علّامه امینی (رضی الله عنه) پانزده بیت آن را در الغدیر بزرگ آورده و از آن جمله است:

یوم الغدیر جری الوادی فطمّ علی

قویّ قوم هُم کانوا المعادینا...

در روز غدیر در بیایان، سیلی توانمند راه افتاد که قومی از دشمنان ما را فراگرفت و در زمین پاکیزة ولایت دو شاخة گل و ریحان شکوفه زدند و رشد کردند.

مراد از باران جاری حدیث غدیر است که دشمن آن را برنتافت.

شصت و سوم: شمس الدین محفوظ

اشاره

او مرکز دایرة فقاهت و بر قلّه های بلند علم و ادب، قرارگرفته است. او از کسانی است که بر اریکه زعامت و ریاست دینی، تکیه زده و دارای مرجعیّت فتوایی و گره گشایی مشکلات مردم در دعاوی، و دادگر و دادگستر و پناهگاه درماندگان بوده است.

ص:44

محفوظ هم دوره با محقّق حلی بود. میان آن دو نامه های ادیبانه و منظوم ردوبدل شده است.

آل محفوظ در سوریه و عراق نسلی صالح و ماندگار دارند. استاد حسین علی محفوظ در تراجم سرشناسان و اعلام خاندانش، رساله ای ویژه نگاشته است. شیخ شمس الدین محمود حدود سال 690 هجری در گذشته است.

غدیریه:

ذاک الأمیر لدی الغدیر اخو

البشیر المستنیر و من له الأنباءُ...

اوست امیر منصوب در غدیرخمّ، برادر پیامبر بشیر و روشنگر و کسی است که خبرها برای او است.

او نیاکانی پاک و فرزندانی پاکیزه دارد؛ آیا توصیف گران می توانند به ابعاد مدح و ثنای او دست یابند در حالی که قرآن مدح او را گفته است. او همسری مثل فاطمه داشت که انوارش فراگیر بود بدین جهت زهرا نامیده شد و پیشوایان و امامان از نسل او که مایه سیادت پسینیان و عزت و شرف پیشینیانند و...

آنگاه او یکایک امامان معصوم تا حضرت قائم (علیه السلام) را نام می برد.

ص:45

شصت و چهارم: بهاء الدین اربلی

اشاره

بهاء الدین ابوالحسن علی ابی الفتح اربلی ساکن و مدفون در بغداد، از ستارگان درخشان آسمان علم و فضیلت در قرن هفتم بوده و صاحب اثر جاویدان «کشف الغمه فی معرفة الائمه» می باشد. این کتاب در تاریخ زندگانی و بیان فضائل و مناقب عترت است. کشف الغمه محتوی احادیث گران بهایی است. او خود از محدثان بزرگوار بوده است.

اربلی در هنر شعر نیز ید طولائی داشته و در ستایش و مدح امامان سروده ها دارد.

علّامه امینی (رضی الله عنه) 6 نفر از اساتید و مشایخ را ذکر کرده است.

همچنین 15 تن از کسانی که از وی روایت کرده اند، را نام می برد.

غدیریه:

حسدوه علی مآثر شتّی

و کفاهم حقداً علیه الغدیر...

حسد بردند به او به سبب فضائل و برتری هایش، در کینه ورزی دشمنان به او، حدیث و ماجرای «غدیرخمّ» کافی است.

ص:46

قرن هشتم

شصت و پنجم: ابومحمد ابن داود حلی

اشاره

ابومحمد تقی الدین علی بن داود حلی، نابغه فقه، حدیث، رجال، علوم و فنون متفرقه است، بی تردید او از یگانه های فرقة ناجیه و از علمای سرشناس امامیه است.کتاب رجال او، در شناخت راویان، از کتاب های مرجع می باشد. او به سال 647 در حله به دنیا آمد.

او نزد سیّد احمدبن طاووس حلّی دانش آموخته، و از طریق استاد سرشناسی دیگر نقل روایت کرده است. نامبرده در سال 741 ﻫ و در سن 94 سالگی رخت از جهان بربست.

علّامه حلّی دارای آثار گران قدری است که 29 اثر می باشد.

غدیریه ابن داوود:

و اذا نظرت الی خطاب محمد

یوم «الغدیر» اذا استقرّ المنزل

من کنت مولاه فهذا «حیدر»

مولاه لا یرتاب فیه محصّل

لعرفت نص المصطفی بخلافة

من بعده غرّاء لا یتأوّل

ص:47

و اگر سخنرانی درخشان محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) که پس از استقرار در غدیرخمّ ایراد فرمود: ”هرکه را من مولای او بوده ام این حیدر مولای اوست و هیچ حق جویی در آن تردید نمی کند.“ نظر و دقّت کنی می شناسی که حضرت مصطفی به خلافت و جانشینی بعد از خود تصریح کرده و در آن، جای هیچ گونه شک و تردیدی نیست. او در ارجوزه مفصّل بالغ بر 68 بیت حقایق بسیاری را آشکار کرده است:

لأننی اعلم مثل الشمس

نصّ الغدیر واضحاً عن لبس

که من می دانم و برایم مانند آفتاب روشن است که در نصّ غدیر، هیچ ابهامی وجود ندارد

شصت و ششم: جمال الدین خلطی یا خلیعی

اشاره

ابو الحسن جمال الدین موصلی حلّی شاعری شکافنده معانی باریک و از ستایشگران اهل بیت است. شگفت آنکه او نیز همانند حمیری، از پدر و مادر ناصبی متولد شده و علّامه امینی (رضی الله عنه) قصّه نذر مادر او را به تفصیل آورده است.(1)

غدیریه:

یورد ما جا فی «الغدیر» و ما

حدث فیه عن خاتم النذر...

آنچه را از پیامبر، خاتم انذارکنندگان، در غدیر آمده، روایت می کند.

ص:48


1- الغدیر، 6/9.

آیا من، از خود شما به شما سزاوارتر نیستم؟ هرکه را من مولای او بوده ام، اینک حیدر مولای اوست و به دنبال من است. قومی عید غدیر را انکار کردند.

حبَّذا یوم الغدیر

یوم عید و سرور...

روز غدیرخمّ روز عید و شادی است و چه روزی! که مصطفی (صلی الله علیه و آله و سلم) بهترین را امیر شناسانده و فرمود: این وصی من در حضور و غیاب من می باشد...

شصت و هفتم: سریجی اوالی

اشاره

سید عزیزبن محمد حسینی، مردی ادیب، فاضل، جامع و شاعری برجسته بوده است. او در بصره به سال 75 ﻫ وفات یافته است.

غدیریه اوالی:

و فی «الغدیر» و قد ابدی النبی له

مناقباً ارغمت ذالبغضة الشانی

اذ قال من کنت مولاه فانت له

مولی به الله یهدی کل حیران...

در روز غدیرخمّ پیامبر برای علی مناقبی آشکارا بیان فرمود که بینی دشمن بدخواه به خاک مالیده شده آنگاه که گفت: هرکه را که من مولای او بوده ام تو مولا و امام او هستی. خدا بدین وسیله هر انسان گمراه را هدایت فرماید.

ص:49

کیست جز او (علی) که دانش غیبی داشته و بگوید: بپرسید از من قبل از آنکه مرا از دست بدهید و بازنیابید؛ و کیست جز او که در حرم خدای رحمان ولادت یافت...

شاعر در این قصیده، بخشی از فضائل مولای ما علی امیر المؤمنین را، ضمن آنکه به امر ولادت علی در جوف کعبه اشارت کرده، برشمرده است. علّامه به ذکر منابع فراوان حدیثی و تاریخی آن از طریق شیعه و سنّت، بالغ بر ده کتاب پرداخته، ازجمله به کتاب ارزشمند محقق نجف اشرف محمدعلی اردوباری به نام «ولید کعبه» نیز اشارت نموده است.

شصت و هشت: صفی الدین حلّی

اشاره

صفی الدین بن عبدالعزیز سنبسی از شاعران طراز اوّل عرب است، که الفاظ سنگین و متین و معانی دقیق و مضامین شریف را در اشعارش جمع کرده و در یک سخن، اشعار او محسنات لفظی و مزایای معنوی را درهم آمیخته است. بسیاری از علما صفی الدین را به عظمت یاد کرده و جایگاه او را در هنر شعر و ادب بالا دانسته اند. علّامه امینی (رضی الله عنه) هم به آثار گونه گون او اشارت دارد.

غدیریه:

و علی ابن عمّک وارث العم الذی

ذلّت لِسطوة بأسه الشجعان

و اخیک فی یوم «الغدیر» و قد بدی

نورالهدی و تآخت الأقران

ص:50

شاعر در این قصیدة پنجاه وهفت بیتی، پیامبر اعظم را مخاطب ساخته و ستایش کرده و آنگاه به بیان فضائل علی و فضیلت غدیر پرداخته است:

و سلام بر پسر عموی تو، وارث دانش تو، همان که دلیران از صلابت و شکوهش بر خاک ذلّت افتادند و رام گشتند، و برادر تو، در روز غدیرخمّ نور هدایت ولایت در سیمایش هویدا شد و خدای رحمان به وسیله او مردم را راهنمایی فرمود.

در جای دیگر گوید:

علی و فرزندان او را دوست داشته باش که در روز قیامت و صحنه های هولناک آن رهایی خواهی یافت. همان علی که در روز غدیرخمّ، به نص پیامبر و سخن صریح او، امامتش تثبیت شد.

امام له عقد یوم الغدیر

بنصّ النبّی و اقوا له

پیشوایی که در روز غدیرخمّ با سخن صریح و دیگر کلمات او، برایش پیمان ولایت بسته شد. صفی الدین در سال 677 ﻫ ولادت و در سال 752 ﻫ وفات یافته است.

شصت و نهم: امام شیبانی شافعی

محمدبن احمد اسوانی اسکندرانی، محدث، فقیه و مفتی شافعی بود. در سال 703 قمری به دنیا آمد. گرچه به شاعریّت توصیف نشده، لیکن قصیدة بزرگی دارد که در کشف الظنون

ص:51

از آن یاد شده و جمعی از سرشناسان شافعی نیز آن را شرح کرده اند:

و لاتنس صهر المصطفی و ابن عمّه

فقد کان بحراً للعلوم مسدّداً

و من کان مولاه النبی فقد غدی

علیّ له بالحق مولاً و منجداً

داماد و پسرعمّ مصطفی را فراموش مکن که در دریای موّاج دانش ها بود. همان که در شبانگاهِ توطئه قتل وی [پیامبر]، جان نثاری کرد، و او برای همه کسانی که پیامبر ولی آنان بود، ولی، امام و یاور گردید.

هفتاد: شمس الدین مالکی و غدیریه او

اشاره

نامبرده در سال 780ﻫ وفات یافته است. علّامه امینی (رضی الله عنه) اشعاری از وی نقل کرده که حاوی مناقب مولای متقیان علی امیرالمؤمنان است و ازجمله به حدیث «انا مدینة العلم..» اشارت دارد. علّامه امینی (رضی الله عنه) بدین مناسبت کتاب الشریف الغدیر را درج 6 ص 61 تا ص 350 به مباحثی روایی و کلامی اختصاص داده است. در پایان نیز دوباره به شرح حال او برگشته و آثارش را برشمرده و اشعاری از وی آورده است.

ابوعبدالله شمس الدین محمد مالکی، اندلسی نحوی معروف به ابن جابر اعمی یکی از مردان شعر و ادب و دارای مهارت در نحو و تاریخ و سیره و حدیث بوده که در سال 698 ﻫ زاده شده و چنان که گفته شده در 780 ﻫ درگذشته است.

ص:52

غدیریه او:

... و قال رسول الله انی مدینة

من العلم و هو الباب فالبابَ فاقصد

من کنت مولاه علی ولیه

و مولاک فاقصد حب مولاک ترشد...

علی (علیه السلام) شمشیر رسول خدا و صحابی بزرگوار او و داماد و پسرعمّ پیامبر مصطفی و پدر حسنین و دارنده سیادت و آقایی بود و پروردگار آسمان ها، زهرا را به عقد او درآورده و با بهترین زنان همسر کرد و رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: من شهر دانش هستم و علی درگاه آن، پس اگر طالبی درگاه را قصد کن و فرمود هرکه را من مولا بوده ام علی مولای اوست مهر و ولای مولی موجب رشد و رستگاری می شود.

هفتادویکم: علاء الدین حلّی

اشاره

ابوالحسن شیخ علی حلّی، عالمی بافضیلت و ادیبی با کمال و میان دانش فراوان و ادب درخشان را با اندیشة نابغانه و نظر صائبانه جمع کرده و در طلیعة شعرای اهل بیت به شمار آمده است و قصیده های زیبای او مشحون از لحاظ رمزهای باریک و نکویی های با الفاظ سنگین و خردمندانه بودن معنی و متانت سبک و اسلوب، قابل تقدیر است.

قصیده های هفت گانه طولانی که همگی زیبا و نکته دارند.

غدیریه ها:

... الّا الذی جحدوا الوصی و ما حکی

فی فضله «یوم الغدیر» محمد...

ص:53

گمان ندارم کسی در دوزخ جاودان بماند جز کسی که وصی را منکر باشد و آنچه محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) در غدیرخمّ در فضیلت او گفت، انکار کند. آنگاه که او به پا خاست و خطبه ای غرّا خواند و در حالی که دست در دست علی داشت و فرشتگان نیز ناظر بودند، فرمود: هرکه من مولای او بوده ام، این حیدر مولای اوست نه کس دیگر. پروردگارا، دوستدار او را دوست بدار و معاندان و دشمنان حیدر را خوار گردان. به خدا سوگند جز مؤمن، عاشق علی نیست و جز ملحد کافر، او را دشمن نمی دارد. ای مردم یار و یاور او باشید و از نصرت او دریغ نورزید تا رستگار شوید. گفتند شنیدیم و تأکید جبرئیل را فهمیدیم امّا تا محمد از دنیا رفت، به پیمان خیانت کردند...

این قصیده دارای 185 بیت است و تاریخچة غدیر و موضوع ولایت و امامت و فضائل علی (علیه السلام) را دربردارد.

ص:54

قرن نهم

هفتادودوم: ابن عرندس حلّی

شیخ صالح ابن عرندس یکی از سر شناسان و مؤلّفان شیعه و سرآمد در فقه و اصول و دارای هنر شعر و گوینده و سراینده مدایح و مراثی فراوانی در حق اهل بیت است. علّامه امینی (رضی الله عنه) نمونه هایی از اشعار او را در الغدیر بزرگ آورده است. غدیریة او دارای یکصدوبیست بیت می باشد.

و بخمّ و اخاه النبی محمد

حقّا و ذلک فی الکتاب تنزّلا

و مدحته رغماً علی آنافهم

مدحاً به ربّی صدا قلبی جلا

و تراب نعل ابی تراب کلمّا

مس القذی عینی یکون لها جلا

و محمّد پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در غدیرخمّ و در برابر کتاب نازلة خدا، با او برادر گردید و من هم بینی بدخواهان را به خاک مالیدم و او را ستایش کردم چنان ستایشی که پروردگار من بدان وسیله زنگار از دل من زدود. خاک پای ابوتراب علی، توتیای چشم من است و با آن جلا پیدا می کند.

ص:55

او در این قصیده به برخی فضائل علی (علیه السلام) از جمله جریان شکستن بت های روی بام کعبه اشاره نموده است. علّامه امینی (رضی الله عنه) در همین مضمون، حدیث مزبور را از منابع مختلف و کتاب های معتبر اهل سنّت، که متجاوز از چهل کتاب باشد، نقل نموده است.

هفتادوسوم: ابن داغر حلّی

شیخ مخامس بن داغر از محبان اهل بیت طهارت است که بزرگان در مهر و محبّت وی نسبت به آل الله (علیهما السلام) سخن فراوان گفته اند. علّامه امینی نمونه هایی از شعر او را آورده است و غدیریه های او هرکدام بیشتر از چهل بیت است.

و حباه فی یوم الغدیر ولایة

عام الوداع و کلّهم اشهادها

فهدا به (یوم الغدیر) مفصّلا

برکاته ما تنتهی اعدادها..

پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در روز غدیرخمّ، به سال حجةالوداع، مقام ولایت را به او داد و همه گواه بودند و بدان وسیله در روز غدیر، برکات او که تمام شدنی نیست، به تفصیل بیان شد.

قومی که وصیت احمد (صلی الله علیه و آله و سلم) را شنیدند، اما در سینه هایشان کینه انباشتند تا آن گاه که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) رخت از جهان بربست؛ کینه ها را آشکار ساختند. ولیِّ خدا را از مقام خلافت بلافصل منع کردند. کار به آنجا رسید که به او به طور علنی بر روی منبرها، ناسزا و دشنام دادند. آیا او را آشکارا بر روی منبرها

ص:56

ناسزا می گویید در حالی که با شمشیر او آن منبرها برای شما سامان یافت؟

هفتادوچهارم: حافظ برسی حلّی

اشاره

حافظ شیخ رجب برسی از اهالی حلّه، عارف، عالم و فقیه شیعی که آگاه به چندین رسته از علوم بوده و در فن حدیث و ادبیات و شعر نیز آشنا بوده است.

علّامه امینی (رضی الله عنه) سیزده اثر از او برشمرده، از آن جمله است: مشارق انوار الیقین... و نیز نمونه ای از اشعار وی را آورده است. تاریخ ولادت و مرگ او معلوم نیست.

غدیریه:

له النص فی «یوم الغدیر» و مدحه

من الله فی الذکر المبین صریح...

نص روز غدیر برای اوست و ستایش وی از ناحیه خدا در قرآن مبین، آشکار است. او پیشوایی است که اگر کسی مهر او را به دل داشته باشد، میزان اعمال او در روز قیامت سنگین خواهد بود.

از آنجا که برخی شاعران غدیر، از جمله شیخ رجب در تیررس انتقاد و اعتراض قرار گرفته و به غلّو متهم شده اند، بعضی مؤلفان(1)، آن ها را آماج تیر های تهمت و ناسزا و انواع نسبت های ناروا، قرار داده اند. علّامه امینی (رضی الله عنه) به این مناسبت

ص:57


1- مانند ابن تیمیّه، ابن اثیر،قصیمی، جارالله موسی و امثال آن ها.

فصل هایی گشوده و به بحث های جانبی زیادی پرداخته که از عنوان «غلّوگرایی در فضائل» شروع و صفحات ج 7 الغدیر (از ص 63-412) و نیز تمام جلدهای 9 و 10 را به خود اختصاص داده و بحث های کلامی، تاریخی، عقیدتی و علمی زیادی را مطرح کرده و روشنگری هایی نموده است.(1) سپس بقیه شعرای غدیر را از قرن نهم به بعد آورده است.

هفتادوپنج: ضیاءالدین هادی

اشاره

سید جمال ضیاءالدین هادی یمنی صنعانی زیدی، یکی از رجال دینی و اولاد حسن بن ابی طالب بوده است. پدرش وی را در خردسالی همراه با عموزاده اش به صعده برد. او در آنجا به آموزش پرداخته و بالنده شده است.

علّامه امینی (رضی الله عنه) یازده اثر از وی نام می برد که بر چهار اثر او تأکید داشته و آن ها را از بهترین مؤلفات وی نام می برد که عبارت است از:

- کاشف الغمة عن حسن سیرة امام الامة

- کریمة الناصر فی الذّب عن سیرة الام الناصر

- السیوف المرهفات علی من ألحد فی الصفات

- نهایة التنویه فی ازهاق التمویه فی الرد عَلی نشوان

ص:58


1- ما این بحث ها را به تناسب پی خواهیم گرفت.

سیدجمال، با برخی از عالمان یمن، مکاتبات و نامه نگاری ها و مشاعره هایی داشته است. نامبرده در سال 758 ﻫ به دنیا آمد و در 822 ﻫ درگذشته است.

غدیریه:

این است مذهب ما که امام و پیشوا و رهبر پس از محمد مصطفی، حیدر قهرمان و دشمن شکن است یعنی: امیر المؤمنین علی که ازسوی خدای رحمن به آن مقام رسید و در حق او آیه های مبارک نازل فرمود:

و قال فیه رسول الله سیدنا

یوم «الغدیر» بخمّ یوم حجهم

من کنت مولاه (ای أولی) به فعلی

او لی به و هو مولاهم بکلّهم...

سرور و پیامبر ما در روز غدیرخمّ، در حضور افراد بسیار گفت: هرکس را من مولا بوده ام، یعنی سزاوارتر از او، این علی مولای همه آنان است. در ادامة قصیده فضائل و مناقب علی (علیه السلام) را برشمرده و به حوادث تلخ تاریخ بعد از رسول پرداخته است.

هفتادوششم: حسن آل ابی عبدالکریم

شیخ حسن آل ابی عبدالکریم مخزومی یکی از شاعران قرن هشتم است. چون تاریخ وفات او معلوم نیست، برخی قصائد او را به بعضی شاعران قرن نهم نیز نسبت داده اند.

ص:59

علّامه امینی (رضی الله عنه) قصیده یکصدوهفتادوهفت بیتی از او آورده که در بعضی بیت ها از غدیرخمّ یادی کرده است:

و بیعة «خمّ» والنبّی خطیبها

لَها فی قلوب المشرکین نصول...

و بیعت غدیر خمّ که سخنران آن، پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بود.آن بیعت و خطبه در دل های مشرکان همچون نیزه ها فرو رفت و احمد (صلی الله علیه و آله و سلم) بر بالای بلندی، در حالی که دست مرتضی را در دست داشت، فرمود: ای جماعت حاضر، بشنوید و به آنان که غایبند برسانید. همه، اعم از ذلیل و عزیز گوش دادند، که فرمود: هرکه را من مولا بوده ام آنک حیدر و علی، مولای اوست. این را از طرف پروردگار آسمان می گویم و علی امیرمؤمنان است و هر کس جز او را امیرالمؤمنین بخواند، نادرست کار و نادان است. همگی آفرین گفتند؛ لیکن برخی خاطری مکدّر داشتند.

ص:60

قرن دهم

هفتادوهفتم: شیخ کفعمی

تقی الدین ابراهیم کفعمی، یکی از اعیان و سرشناسان قرن نهم که جامع علم و ادب و از طلایه داران حدیث و کاشفان گنج های پرسود و نادر است. مردم از تألیفات او ازجمله مصباح و بلدامین بهره ها بردند.

علّامه امینی (رضی الله عنه) شجره نامة او را در الغدیر بزرگ آورده است. معجم نگاران در کتاب های خود او را مورد مدح و ستایش قرارداده اند. علّامه امینی نام یازده نمونه تراجم را یاد می کند که صفحاتشان به نام او مزین است.

تالیفات متعددی از او در دست است که تعداد آن ها به روایت صاحب اعیان الشیعه، 49 عدد است. علّامه امینی 29 اثر از وی نام برده است. او در سال 905 هجری دیده از جهان فروبست. برخی ابیات غدیریه او به قرار ذیل است.

هنیئا هنیناً لیوم الغدیر

و یوم الحبور و یوم السرور

و یوم الکمال لدین الاله

و اتمام نعمة ربّ غفور

ص:61

مبارک روزی است روز غدیر، روز کمال دین خدا و روز اتمام نعمت پروردگار آمرزنده بر بندگان است.

روز رستگاری و روح پیروزی است و روز سازمان یافتن همه امور است.

روز امامت و امیری مرتضی، پدر حسن و حسین است. روزی است که به تقدیر پروردگار دانای توانا خطاب از جبرئیل آمد. روز سلام بر محمد مصطفی و عترت طاهر ماه های چهارده شبه است. روز مطرح شدن ولایت و وصایت علی امیرالمومنین در غدیر...

در فرازی دیگر می سراید:

و بعده یوم غدیر خمّ

ثامن عشر منه فاتبع نظمی...

پس از آن روز غدیرخمّ است هجده آن ماه به دنبال نظم من باش. در آن روز از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بیانی صریح درمورد امام علی مرتضی آمد و اسلام در آن روز به کمال رسید...

هفتادوهشتم: عزّالدین عاملی

عزالدین شیخ حسین بن عبدالصمد عاملی جبلی، پدر شیخ بهایی و از خاندانی شریف و دارای مجد و عظمت موروث و مکتسب است. نیای او حارث اعور همدانی، همان که امیرالمؤمنین (علیه السلام) به هنگام وفات، به او بشارت داد.

علامه امینی (رضی الله عنه) از بیست نفر از مشایخ هم عصر او نام برده که بر انتساب او به نیاکان پاک تصریح کرده اند. همچنین

ص:62

ضمن یاد از اساتید و شاگردان وی نام بیست و هفت اثر از تألیفات او در کتاب الغدیر ذکر گردیده است.

او در سال 918 ﻫ متولد و در 984 ﻫ درگذشته است. امینی (رضی الله عنه) در الغدیر، غدیریّه ای چهل وپنج بیتی از وی آورده است.

اخا المصطفی و ابا السیدین

و زوج البتول و نجل الظهیر

و محبوب ربّ حمید مجید

و خیر نبی بشیر نذیر

و نور الظلام و کافی العظام

و مولی الأنام بنصّ «الغدیر»...

من برادر محمد مصطفی و پدر آن دو آقا (حسن و حسین) و همسر بتول و فرزند آن پشتیبان را صدا می کنم که محبوب پروردگار ستوده و با عظمت و برگزیده پیامبر، بشارت دهنده و انذار کننده است. او را به گفتار صریح روز غدیر که روشنایی تاریکی ها و کفایت کننده کارهای بزرگ و صاحب ولایت انسان ها است.

ص:63

ص:64

قرن یازدهم

هفتادونهم: ابن ابی شانین بحرانی

اشاره

شیخ داودبن محمد حفصی بحرانی از نیکان قرن دهم هجرت و از برگزیدگان عصر خویش بود که به وجود مفاخر آراسته بود. اشعار او نیز مجموعه های ادبی را عطرآگین ساخته است.

غدیریه او:

... ولمّا اتی نحو (الغدیر) برحله

تلقّاه جبرییل الامین یبشّر

بنصب علی والیاً و خلیفة

فذالک وحی الله لا یتأخّر...

پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) پس از مراسم حج از مکه حرکت کرد، اما در دل رازی پنهان داشت. وقتی به (غدیر) رسید، جبرئیل امین با پیامی بشارت آمیز آمد و فرمود: ای رسول خدا! فرمان خدا در نصب علی به عنوان والی و خلیفه نباید تأخیر داشته باشد.

پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) کاروان را در آن گرما، نگاه داشت و بر بلندایی ایستاد و بعد از حمد و ثنای الهی گفت: ازسوی خدا امری رسیده که باید اجرا شود و من به نام خدا آن را می رسانم و

ص:65

خدا یاری رسان حق است. اگر کوتاهی کنم رسالت خدا را بر جای نیاورده ام. علی، برادر و جانشین من در میان امت است. او یاری کنندة دین من است. پیروی از او بر همه واجب، و نافرمانی اش گناهی نابخشودنی است. ای مردم سخن مرا بشنوید و فرمانبردار او باشید تا پاداش یابید. آیا من برای همة شما از خودتان سزاوارتر نیستم؟ گفتند بلی. فرمود: آگاه باشید هرکه را من مولا بوده ام پس از من حیدر خلیفه و جانشین است.

بحرانی در سال 1001 ﻫ درگذشته است.

هشتاد: زین الدین حمیدی

عبدالرحمن بن احمد حمیدی دارای دیوان شعری پر از بدایع ادبی است. او قصیده هایی طولانی در مدح پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) دارد. وی در برخی قصائدش به غدیر، پرداخته است.

و بباب العلوم صنوک مردی

فی الردی کل مبطل بالرداء

اسدالله فی الحروب مجلّی

اَزمان الکروب و الغمّاء

و کفاه حدیث «من کنت مولاه»

فخاراً ناهیک ذا من ثناء

و داماد و پسرعموی تو(پیامبر) همان دروازة دانش ها، دلیر مردی بود که با شمشیر، هر باطل گرا را در میدان جنگ از میان برداشت. شیر خدا در میدان های کارزار، غم و اندوه را می زدود و حدیث «من کنت مولاه...» در منقبت او کافی است

ص:66

و چه فخر و ثنای بزرگی است. او در سال 1005 ﻫ وفات نمود.

هشتادویکم: بهاءالملة والدین

محمدبن حسین شیخ الاسلام، معروف به شیخ بهایی، مشهورتر از آن است که بخواهیم در وصفش بنگاریم. آثار و آوازه اش حتی در جهان خارج از اسلام نیز پیچیده است. کتابی در بزرگان شیعه نیست که به بیان حالات و آثار او نپرداخته باشد. شیخ بهایی سی سال جهانگردی کرد و سپس در اصفهان مقیم گشت و در جوار امام رضا (علیه السلام) ، هشتمین پیشوای معصوم، آرمیده است.

نسب او همان طور که در شرح حال پدر بزرگوارش، شیخ حسین آمد، به حارث همدانی می رسد. شرح حال او را بسیاری از دانشمندان و تراجم نویسان در کتاب هاشان آورده اند. علّامه امینی (رضی الله عنه) نام42 نفر از آنان را یاد می کند. همچنین از مشایخ و شاگردان او که تعدادشان به 100 نفر می رسد، نام می برد در ادامه 77 عنوان از آثار شیخ بهایی را معرفی می نماید:

علّامه امینی (رضی الله عنه) همچنین به تعدادی زیادی از شروح و تعلیقات گروهی از دانشمندان معاصر او و پس از او اشاره کرده است.

ص:67

تولد وی 953 ﻫ و در سال 1031 ﻫ درگذشته است.

شیخ بهایی در میدان هنر شعر و ادب هم یکّه تاز بوده و اشعار او در دیوان و دیگر کتب پخش است. قصیده رائیّه او به نام «وسیلة الفوز و الأمان» بسیار لطیف و پرمضمون است. وی دربارة غدیر قصایدی دارد که برخی آنان را تخمیس کرده اند.

علّامه امینی (رضی الله عنه) در کتاب الغدیر آن را، که حدود چهل بیت است، آورده و ما چند بیت را یاد می کنیم:

امام البریّة اصل الاصول

شفیع الأنام بیوم مهول

فتی حَبّه الله ثم الرسول

وصیّ النبی و زوج البتول

امام به الشرک عنی خفی

و للظلم و الفسق عنا نفی

علی امیری و نعم النصیر

مجیری غداًمن لهیب السعیر

و کان لِأحمد نعم النصیر

و واخاه امرا غداة «الغدیر»

(من الله نصّاً به و اختیارا)

پیشوای انسانیت و ریشه دارترین نسل ها که در روز هولناک محشر، شفیع مردم است؛ جوانمردی که خدا و سپس رسول، او را دوست دارند. او وصی و جانشین پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و همسر زهرای بتول است. پیشوایی که در پرتو وجود او آثار شرک از بین رفت و ظلم و نابکاری منتفی گردید و محمد مصطفی، آن را خلاصه اهل تقوا و وفا، او را برگزید و برادر خویش خواند.

ص:68

علی (علیه السلام) امیر و امام و رهبر من است و چه پیشوا و رهبر نیکی. او فردای قیامت مرا از شراره آتش دوزخ پناه دهنده است. او برای احمد یار و یاوری نیک است. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به فرمان خدا در روز «غدیر» او را برادر خویش اعلام کرد و به نص و انتخاب پیامبر، پیشوا و خلیفه شد.

هشتادودوم: حرفوشی عاملی

اشاره

شیخ محمدبن احمد حریری حرفوشی، شامی عاملی؛ از نابغه های دانش و ادب و از استوانه های فضیلت است که فضایل و ارزش ها را یکی پس از دیگری کسب کرده است. فضایل و ارزش ها برای او مانند دانه های شانه و یا خطوط دایره که به مرکز آن می پیوندند، لحاظ گردیده است. علّامه امینی (رضی الله عنه) 11 مورد از تألیفات او را نام برده است. بزرگانی مانند سیدعلی خان او را ستوده و شیخ حرّ عاملی در وفاتش او را رثا گفته است. وفات او به سال 1056 بوده است.

غدیریه:

...و اسئل «بخمّ» کم له

المختار من فضل أبانه

گویا برای صاحب دیانت، سخن از مرتضی (علی بن ابی طالب) به میان آوردم. آن گاه که گرد رنج بر سیمای زمانه نشست تو چون باران رحمت الهی انسان ها را پناه دادی.

ص:69

آن گاه که شعله های نبرد بالا گرفت؛ شمشیرت صفوف دشمنان را درنوردید...

از سرزمین غدیرخم بازپرس که احمد فضایل و برتری های او را بر مردم بازگفت.

هشتادوسوم: ابن ابی الحسن عاملی

اشاره

سید نورالدین علی (دوّم) موسوی عاملی جبعی از سرشناسان امامیّه است و در طلیعة نوابع آنان که جامع دانش و ادب بوده و از جگرگوشه های علم و فضیلت به حساب می آید.

نامبرده از شاگردان شهید ثانی است. اشعار و آثار منظومش در میدان ادبیات اسلامی و امامیه می درخشد. پراکندة آثار او را سیّد امین در اعیان الشیعه گردآورده است.

علّامه امینی (رضی الله عنه) از هشت نفر که از وی روایت کرده اند، یاد می کند. شرح حال او را صاحبان در رجال و تراجم کتاب های خود آورده اند. علّامه امینی از هفت نفر یاد کرده است. او به نقل از حر عاملی می نویسد: او شاعری ادیب و دانشمند بوده که آثارش عبارت است از:

1- شرح ناتمام مختصرالنافع

2- الفوائد المکیه

3- شرح الاثنی عشریة الصلاتیه

4- رسالة فی تفسیر آیة مودة ذی القربی

ص:70

5- رسالة غنیة المسافر عن المنادم و المسامر.

غدیریه:

و نصّ علیه فی «الغدیر» بانّه

امام الوری بالمنطق الصادق الفصل...

پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در غدیر با منطق راست و برخاسته از وحی و حق، تصریح کرد، علی رهبر و پیشوای مردم است. اما شما (منحرفان از علی) به شیوه ظالمانه، امامت و ولایت را به نااهلان واگذار کردید و آن را از کسی که شایسته ترین بود دور کردید چه دورکردنی، و به آن کفایت نکردید و رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) را با منع دخترش از میراث او مورد ستم و اذیت و آزار قرار دادید و درباره آن حدیث هایی جاهلانه ساختید و باز به آن بسنده نکردید بر داماد و پسرعموی رسول الله عیب ها تراشیدید و تهمت ها زدید.

ابوالحسن موسوی در سال 1068 ﻫ درگذشته است.

هشتادوچهارم: شیخ حسین کرکی

شیخ حسین بن شهاب الدین شامی، عالمی از نیکان خطّة جبل عامل و از دانشمندانی است که در بسیاری از علوم با دیگران شریک بود. بهرة او در ادبیات نیز بسیار است. آن گاه که شعر می سرود تو نمی دانی دُرّ و شاهوار می سفد یا زرناب به قالب می ریزد. علّامه امینی (رضی الله عنه) در 13 مورد از آثار او نام می برد که شرح نهج البلاغه نیز از آن جمله است.

ص:71

فخاص امیرالمؤمنین بسیفه

لظاها و املاک السماء له جند...

وصیّ رسول الله وارث علمه

و من کان فی «خمّ» له الحلّ و العقد

لقد ضلّ من قاس الوصی بضدّه

و ذو العرش یأبی ان یکون له نّد

امیرالمؤمنین علی شمشیر برکشید و به میان شراره های آتش جنگ رفت، در حالی که فرشتگان سپاه او بودند. وصیّ و جانشین رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) و وارث علم و دانش او، آن کسی است که به حکم غدیر خمّ حلّ و عقد امور بر عهده اش بود. به یقین گمراه شدند آنان که وصیّ رسول خدا را با دیگری مقایسه کردند؛ در حالی که خدای صاحب عرش ابا دارد از اینکه برای او مثل و مانندی وجود داشته باشد.

کرکی در سال 1076 ﻫ درگذشت.

هشتادوپنجم: قاصی شرف الدّین

حسن بن قاضی جمال الدین یمنی صنعانی، یکی از سرشناسان یمن و چشم و چراغ ادیبان و دانشمند، نویسنده و شاعر در آن سامان بودن است. دیوان وی «ثلاثة الجواهر» نامیده می شود. علّامه امینی (رضی الله عنه) نمونه ای از اشعار، ازجمله غدیریه او را آورده است.

... و امدحه لا متحرجاً فی مدحه

اذ لا مبالغة و لا اغراق

ولّاه احمد فی «الغدیر» ولایة

اضحت مطوقة بها الاعناق...

پسر عمو و داماد پیامبر، چه نیکو پسر عمویانی بودند، با رگ و پی ای اصیل، پدر امامان معصومی که به مقامی بلند و

ص:72

والا رسیدند. مدح و ثنای آنان زینت بخش اوراق گشت. او را ستایش کن و نگران مباش که دچار مبالغه و اغراق نخواهی شد. احمد مصطفی، در روز غدیرخمّ، او را به امامت و جانشینی خود برگزید، و از این پس ولایت او طوق آذین گردن ها گردید.

همگان در روز غدیر به ولایت حیدر شهادت دادند؛ آنگاه که نور آن ولایت همه جا را دربرگرفت.

هشتادوششم: ابوعلی أَنِسی

اشاره

سید ابوعلی انسی، یکی از اعیان یمن و مؤلفان فاضل آن سامان است. شعری در عقاید دارد. متوکل از او حساب می برد. او در سال 1079 ﻫ وفات یافته است.

غدیریه او:

...زعم النص فی الوصیّ خفیّاً

من رمی النصب اصغریه و غالا

و حدیث الغدیر یکفیه ممّا

قال فیه محمد و استقالا

غیران الضغائن القرشیات

بها کانت اللیالی حبالا

خدا فرمان داده نزاع و کشمکش مکنید و کار را به خدا - سبحانه تعالی- و به بهترین خلق او، سرور پیامبران و پاک ترین آنان در کردار و گفتار بازگردانید. پس چرا در آن امر بزرگ (خلافت) از روی مخالفت و گمراهی، نزاع و کشمکش کردید؟ درمورد بهترین خلایق، شورا و حکمیّت کردید.

ص:73

کسانی، کسان دیگر را حاکم ساختند حال آنکه کسی که با خدا مخالفت کرد و حرام را برگردانید و حلال نمود نزد من چه می شود؟

کسی که عقل و زبانش تیر ناصبی گری خورده، پنداشت که نص غدیر روشن نیست در حالی که حدیث غدیر و آن چه رسول الله محمد فرمود او را کفایت کند. جز اینکه شب آبستن کینه های کهن قریش بود!

هشتادوهفتم: سید شهاب الدین موسوی حویزی

اشاره

سید شهاب الدین، از فرزندان امام موسی کاظم و از نوابغ شاعران اهل بیت است که اشعارش دارای فخامت لفظ و جزالت معنی است. ابن شدقم او را چنین ستوده است: سیدی است با جلالت، خوش اخلاق، نیک خوی، بزرگوار، با اصالت، فصیح، ادیب و شاعر و آن گاه شمه ای از اشعار او را برمی شمارد. بستانی نیز نامبرده را از اعیان قرن یازده برشمرده است.

علّامه امینی (رضی الله عنه) در ردّ پندار برخی که او را غالی پنداشته اند، گوید: این شاعر علوی اولین شاعر از موالی اهل بیت (علیهم السلام) نیست که در حد اعتدال خارج نشده و در ولای آل الله و مدح خاندان نبوت به دنبال شرع و عقل هستند و هرگز گرد غلّو به پیشانی شان ننشسته است.

ص:74

وی به سال 1025 ﻫ دیده به جهان گشود، و در سال 1087 نقاب بر خاک کشید.

غدیریه:

نور مبین قد انار دجی الهدی

ظلم الضلالة فی ضیاء سراجه

و [غدیرخمّ] بعد ما لعبت به

ریح الشکوک و آض من لجلاجه(1)

امطرته بسحابة سمیّتها

[خیرالمقال] و ضاق فی امواجه...

در پرتو چراغ او نوری درخشید که روشنگری آن، تاریکی برآمده از ستم گمراهی، را در هم شکست. غدیرخمّ پس از آنکه دست تطاول بادهای شک و تردید با آن بازی کرده بود بعد از به هم آویختگی و تردید، دوباره به اصل خود بازگشت... و تو با ابری پرباران به مقالی که آن را بهترین سخن نامیدی و موج های به هم فشرده شک و تردیدها را شکستی...

هشتادوهشتم: سیّدعلی خان مشعشعی

اشاره

او فرزند سید عبدالمطلب مشعشعی حویزی یکی از حاکمان حویزه، که نسبش به امام موسی کاظم (علیه السلام) می رسد. او آراسته به زیور علم ، دانش و ازجمله کسانی است که در شعر و ادب گوی سبقت را از دیگران ربوده و با گوهر های درخشان ادب و آویزه های زیبا آراسته و البته از همه برتر، انتساب او به خاندان رسالت است. علّامه سیّد محسن امین (رضی الله عنه) برای او 55

ص:75


1- آض از ایض، بازگشت، رجوع ولجلاجه، جویدن کلام در دهان، درهم آمیختگی

اثر برشمرده است. او در سال 1074 ﻫ درگذشته و شهاب حویزی برای او مرثیه سروده است. علّامه سیّد محسن امین (رضی الله عنه) دربارة او، ضمن بیان شرح حال او، اشارتی به علم و دانش پدرش داشته و 20 اثر از آثار وی را برمی شمارد.(1)

غدیریه:

... و یذاد عنها حیدر مع ان خیر

الخلق صرّح «فی الغدیر» و نادا

من کنت مولاه فذا مولاه من

بعدی و اسمع بالندا الأشهادا

اگر روزگار را خیری می بود، پس از محمد مصطفی آن مرد تیمی بر منبر او بالا نمی رفت و حیدر از آن کنار زده نمی شد، در حالی که بهترین خلق (محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) ) در روز غدیر به صراحت گفت: هر که من مولایش بوده ام، پس از من این (علی) مولای اوست و شما شاهدان این سخن را به گوش همه غائبان صحنه برسانید...

و در منظومه ای دیگر می سراید:

و فی یوم «خمّ» اَبان النبی

موالاته برفیع الندا

فاوّلهم کان سلماً له

وفادیه بالنفس لیل الفدا

و ناصره یوم فر الصحاب

عنه فراراً کسرب القطا...

پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در روز غدیرخمّ ولایت او را با صدای بلند، آشکارا بیان کرد، ولایت همان علی (علیه السلام) را که نخستین اسلام آورنده بود و اولین کسی که در آن شب به جان نثاری، حاضر

ص:76


1- اعیان الشیعه، 3/-20.

شد جانش را نثار کند و آن روزی که اصحاب در مقابل دشمن، مثل فوج پرندگان قطا، فرار را بر قرار ترجیح دادند، او ایستاد و رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) را یاری کرد.

هشتادونهم: سید ضیاء الدین یمنی

اشاره

سیّد ضیاءالدین جعفر حسنی یمنی، از رؤسای یمن، ادیب، کاتب و شاعر بوده، و حکمرانی بلاد «عدین» را بر عهده داشت. وی به سال 1098 درگذشته است. از آثار نثر او تقریظی است که بر کتاب «سمط اللئالی» نوشته است.

غدیریه:

و یوماً اقام الله للآل حقهم

به و رسول الله فی القوم خاطب

به قلّد الله الخلافة اهلها

و زحزح عنها الابعدون الاجانب

فکان امیرالمؤمنین علیٌ الوصیّ

بنصّ الله فالأمر واجب...

و روزی که خدای حق آل محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) را به پا داشت و رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) برای آن حق، سخنرانی کرد و بدان وسیله خلافت بر گردن اهل آن، همچون گردنبندی آویخته شد و مردمان دور و بیگانه از آن کنار زده شدند. پس علی امیر المومنین به نص و فرمان صریح خدا، وصیّ و جانشین گردید. پس امامت بر او واجب شد.

ص:77

نود: ملامحمدطاهر قمی

اشاره

ملامحمدطاهر قمی فرزند محمدحسین شیرازی نجفی قمی، یکی از یگانه های عصر خویش بود، که در تمام دانش ها، سهمی داشته و از مشایخ اجازات به شمار می آید که سلسله پیوسته ای است. افزون بر فقاهت جوشان، در فلسفه صحیح نیز مقامی بلند داشت و فضلی بسیار و دارای موعظه های رسا و نصیحت های عالی و سخنان حکمت آموز والا و شعر فراوان بوده است.

علّامه امینی (رضی الله عنه) بیش از بیست اثر علمی برای او برشمرده و او در قم امام جمعه و جماعت بوده و در سال 1098 ﻫ درگذشته و در مقبره شیخان پشت قبر حضرت زکریای آدم، مدفون است.

غدیریه فارسی:

نبی چو وارد «خمّ» گشت بر سر منبر

خلیفه کرد علی را به گفته جبّار

نهاد بر سر او تاج «وال من والاه»

ز همتش بگرفت از برای وی اقرار

ولیک آنکه به بخ بخ نمود تهنیتش

بکرد از پی اقرار خویشتن انکار

غدیریه عربی:

ولایة المرتضی فی خم قد ثبتت

بنص افضل خلق الله و الرسول...

ان الإمامة عهد لم تنل احدا

سوی المصون من الزلات و الخطل

ص:78

معنی غدیریه عربی:

ولایت و امامت مرتضی علی (علیه السلام) به نص صریح سخنان پیامبر اکرم افضلِ خلق خدا، ثابت گردید. رسول الله نیز بر روی منبر به آن در حضور همه اهل دین و دولت تصریح فرمود. پیش تر در ماجرای «حدیث الدار» خلافت علی را به طور جد، بیان کرده بود: امامت، پیمانی است که به احدی جز کسی که معصوم از خطا و لغزش باشد، نمی رسد.

نودویکم: قاضی جمال الدین مکّی

اشاره

قاضی جمال الدین محمد بن حسن، از ادیبان خوش کلام و زبان داران بافضیلت و زمین های حاصل خیز سخن و صرّافان شعر و قاضیان نیرومند به حساب می آمده است. او جمال علوم و معارف، و دارای سایه ای گسترده که ماه و خورشید فضل و کمالش، اطراف را روشن کرده و دانش سرشار و دریای موّاج او به اکناف سرازیر شده است و آوازه اش در همه جا پیچیده و همة اقبالش به پرواز درآمده است. آثار او بسیار قوی و برگرفته از عنصر آگاهی است. توسن بلاغت را از برج و باروهای خود پایین آورده و بر مرکب کلام غلبه و چیرگی یافته و افسارش را در دست گرفته است. او در ورود به سرزمین یمن کامروا گشته و بر منصب قضا تکیه زد...

علّامه امینی (رضی الله عنه) بخشی از سروده های او را در الغدیر بزرگ آورده است.

ص:79

غدیریه:

و لک الارث فی الولاء بحق

فی رقاب الوری لیوم التناد

لمقال النبی فی [ماء خم]

انت مولی للمؤمن المنقاد

فتهادی بالطوع قوم ففازوا

و تمادی الغبّی فی الانتقاد(1)

ثم قال النبی والِ علیاً

یا الهی و من یعادیه عادِ...

میراث برحق ولایت از آن تو است که بر گردن مردم تا روز قیامت حق ولایت داری؛ زیراکه پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در غدیرخمّ فرمود: ولیّ و سرپرست هر مؤمن قرار گرفتی قومی با اطاعت تو هدایت یافتند و رستگار شدند؛ امّا کودن و عنود، چون و چرا کرد و خرده گرفت. پس پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) گفت: خدایا علی را دوست بدار و با هرکه با وی دشمنی ورزد دشمن باش.

نودودوم: ابومحمدابن شیخ صنعان

ابومحمد ابن شیخ صنعان که نهج البلاغه ای به خط سید شریف (رضی الله عنه) در کتابخانه مدرسه عالی سپهسالار تهران (شهید مطهری) با شماره 3085 کتابت سال 1072 ﻫ تقریظ وی از ایشان موجود است. به مطلبی که بیانگر تاریخ حیات او باشد وقوف نیافتیم؛ جز همین شعر که به عنوان تقریظ در آن کتاب آمده است و نشانه توانمندی او در شعر نکویی سخن و برنده بودن او در مسابقه ادبی است؛ هم چنان که آیتی است در ولای خالص برای امیر المؤمنین (علیه السلام) .

ص:80


1- سلافة العصر، و ذر سلوةالغریب چنین آمده: و تمادی بکرهه المتمادی.

چند بیت از آن منظومه را می آوریم:

نهج البلاغة روضة ممطورة

بالنور من سبحات وجه الباری

او حکمة قدسیّه جلیت بها

مرآة ذات الله للنظار

صنوالرسول و کان اول مؤمن

عند الا له کصنوره المختار

و به اقام الله دین نبیّه

و اتمّ نعمته علی الاخیار

نهج البلاغه بوستانی است با گل های تروتازه و شاداب با بارش نور از سبحات وجه باری تعالی یا حکمت های قدسی است که آینه ذات خدا را برای بینندگان جلوه داده است.

داماد و پسرعموی رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) که همانند پسرعم برگزیده اش پیامبر خدا، نخستین ایمان آوررنده و اولین پرستنده خدا بوده است. خدای باری تعالی به وسیله او دین پیامبرش را برپا داشت و نعمت خود را بر نیکان، تمام گردانید.

ص:81

قرن دوازدهم

نودوسوم: شیخ حر عاملی

محمدبن حسن حرّ عاملی از نسل شهید روز طفّ و عاشورای حسینی حر ّّبن یزید ریاحی است. در این خاندان مجد و شرف و حریّت؛ بزرگان دینی و استوانه های مذهبی و صرافان سخن و اندیشه وران و نابغه های کتابت و بیان و فقیهان و محدثّان، فراوانند. مشهورترین آن ها در این مجموعه فضیلت ها، شیخ ما حرّ عاملی صاحب وسائل الشیعه است که مدار فقاهت و مبنای شریعت و محور احادیث اهل بیت است. شیخ در 1032 ﻫ دیده به جهان گشود و به سال 1104 ﻫ درگذشته است. علّامه امینی (رضی الله عنه) بیست و پنج اثر علمی برای او یاد می کند و نمونه ای از اشعار وی را می آورد. تنها قصیدة غدیریه او که علّامه امینی، شمّه ای از آن آورده است، دارای 453 بیت است.

و أتت منه فی علی نصوص

لم یحم حول ربعها الاحصاء

قال فیه فیه هذا ولییّ، وصییّ

وارثی هکذا روی العلماء

ص:82

ثم یوم [الغدیر] هل کان الّا

لک دون الأنام ذاک الولاء...

از او درباره علی (علیه السلام) نصوصی آمده که از شمار بیرونند. در حق او فرمود: این ولیّ، وصیّ و جانشین و وارث من است عالمان چنین روایت کرده اند. شما پنداشته اید که هیچ پیامبری برای خویشاوندان نزدیکش ارث باقی نمی گذارد؟! علی مولای هرکس است که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) مولای او بوده، مراء و هوس را رها کنید و به نصّ، چنان تعیینی صورت گرفته است و سپس دعایی مستجاب نمود، که خبرهای آن متواتر است. وانگهی ولای روز غدیر آیا جز برای او (علی)_ و نه برای دیگران _ بوده است؟

نودوچهارم: شیخ احمد بلادی

اشاره

احمدبن حاجی بلادی، عالمی فاضل و ادیبی از شاعران و مادحان و ستایشگران اهل بیت است. مرثیه های فراوان دربارة آنان دارد. او تنها در رثای سبط شهید امام حسین (علیه السلام) هزار بیت قصیده دارد که در دو مجلد فراهم آمده است. او در اوائل قرن دوازده ﻫ درگذشته است.

غدیریه:

... و نَسَت عهوداً بالحمی سلفت و لن

تعبأ بنصّ نبیّها و نذیرها

یا للرجال لامّة ملعونة

لم یکفها ما کان یوم غدیرها

بئس العصابة منَ بَغَت و تنکّبت

عن دینها و تسارعت لفجورها

ص:83

(بنی امیه) پیمان های حمایتی را که در گذشته بسته شده بود، فراموش کردند و هرگز به نص و سخن صریح پیامبر و نذیر امت، اعتنا نکردند. چه نامردمانی از امت نفرین شده که ماجرای غدیر بر ایشان کفایت نکرد، و چه بد گروهی بودند که تجاوزگری و ستمکاری کردند و از دین اسلام برگشته و به فسق و فجور پیشین خود برگشتند.

نودوپنجم: شمس الأدب یمنی

اشاره

احمدبن احمد حسنی أنسی یکی از اعیان یمن و ادیبان فاضل آن سرزمین، که از طرف حاکم، مبغوض شده و به سرزمین حبشه تبعید گردید. او به سال 1119 ﻫ در حبشه درگذشته است.

غدیریه:

علی ذاک الغدیر غدیر دمعی

جری من اجلهم بحراً اذیّا

غدیر طاب لی ذکراه شوقا

الی من ذکره یروی الصدیّا

غدیر قد قضی المختار فیه

ولایته و البسها علیاً...

بر آن غدیر، غدیری که اشک من برای آن جاری است، و چون دریای پرموج و تلاطم می خروشد؛ یاد غدیر برای من شوق انگیز است، و مرا به یاد کسی می اندازد که تشنه را سیراب می کند. غدیری که پیامبر برگزیده خدا در آن، جامه

ص:84

ولایت را بر اندام علی (علیه السلام) پوشاند و در میان مردم سخنرانی کرد و از وصیّ و جانشینش نام برد و او را امام امت نامید.

نودوششم: سیدعلی خان مدنی

اشاره

صدرالدین سیّدعلی خان مدنی شیرازی، از نسل زید شهید فرزند امام زین العابدین و از خاندانی بزرگوار است که خیمه های آن با ستون های علم، شرف و سیادت برافراشته و همچون درختی است که ریشه اش در اعماق زمین ثابت و شاخه های پرثمر آن به ژرفای آسمان ها قد برکشیده است، و هر زمان میوه ای دلخواه دهد. خاندان زید در حجاز و ایران تا به امروز خاندانی مفید و ثمربخش بوده اند.

شاعر ما از ذخایر روزگار و نیکان عالم و از نوابغ و مردان نیرومند جهان به حساب می آید. ملّت مسلمان، به خصوص شیعه، می تواند به او و امثال او افتخار کند. شرح حال او را بسیاری از تراجم نگاران آورده اند. علّامه امینی (رضی الله عنه) به پانزده مورد اشاره دارد. علّامه امینی (رضی الله عنه) نوزده اثر از آثار علمی او نام برده و می نویسد: سید به سال 1052 ﻫ در مدینه دیده به جهان گشود و در سال 1120 ﻫ رخت از جهان فروبست. و مدت چهل وهشت سال در هند اقامت داشت. علامه امینی در الغدیر بزرگ پاره ای از اشعار او را آورده است.

ص:85

غدیریه:

و غدیر خم و هو اعظمها

من قال فیه ولایة الأمر

و اذکر مباهلة النبی به

و بزوجه و ابنیه للنفر

و أقرأ و انفسنا و انفسکم

فکفی بها فخراً مدی الدهر...

و غدیرخمّ بزرگ ترین مفاخر او است که در ولایت امر به او رسید. یاد کن مباهله پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و به همراه او، همسر و دو فرزندش را با چند مسیحی.

و آیة «انفسنا و انفسکم» را بخوان، که در طول روزگار همین فخر بس است.

و در قصیده ای بائیّه:

و هل لسواک بعد (غدیرخمّ)

نصیب فی الخلافة او نصاب

الم بجعلک مولاهم فذلّت

علی رغم هناک لک الرقاب...

و آیا پس از ماجرای غدیرخمّ بهره ای برای کسی جز تو در خلافت هست؟! آیا تو را مولا و رهبر آنان قرار نداد؟ گرچه برخلاف میل باطنی شان،گردن هاشان به زیر بار رفت. هیچ هاشمی، هرچند دارای حسب و نسب، در آن طمع نورزید. پس تیم یا عدّی، که بود و نبودشان برابر است، کیستند؟ پس اگر آن ها حق تو را از روی شقاوت انکار کردند، بر اشقیا عذابی فراهم است و چقدر افکار سفیهانه که در برابر تو اظهار کردند لیکن تو مانند ماه شب چهارده بودی که سگان بر او عوعو کنند.

ص:86

نودوهفتم: شیخ عبدالرضا مقری کاظمی

اشاره

عبدالرضابن احمد از یگانه های دوران و علما و افاضل قرن دوازده هجری است، که دو فضیلت علم و ادب را درهم آمیخته است. دیوان او که به حروف تهجی ترتیب یافته، در ستایش ائمه (علیه السلام) است. ما بر تعداد بالغ بر سه هزار و پانصد بیت وقوف یافته ایم. او در حدود سال 1120 ﻫ فوت کرده است. علامه امینی (رضی الله عنه) شش غدیریه از او آورده است.

غدیریه:

1- قاضاعوا وصیّة «یوم خمّ»

بعلیّ وصیّ و هم شهداء...:

وصیّت روز غدیر را ضایع کردند و حق علی را که همگان شاهد بودند، از بین بردند. آن ولایت از زبان روح الامین و از سوی خداوند تعالی، که همه نعمت ها از اوست، خطاب شد که ولایت علی را برسان وگرنه رسالت را به پایان نرسانده ای و خدا جلوی دشمنانت را می گیرد.

بعد از آنکه آفرین گفتند و اعتراف کردند، نص «الیوم اکملت لکم» آمد و تهنیت سزاواری بود. با این وجود گفتند احمد (صلی الله علیه و آله و سلم) وصیتی نکرده چه دروغ و افترای بزرگی.

ازسویی خود روایت کنند که هرکس بمیرد و وصیّت نکند مرگ او مرگ جاهلی خواهد بود. بیچاره ها به پیامبر نسبت جهل دادند و چیزی ادعا کردند که او نگفته بود و بهتان زدند.

ص:87

امّا یهود اگر با ما احتجاج ( تاریخی) کنند چه پاسخی داریم. آیا حیا نمی کنید؟

2- آخاه طه یوم «خمّ» و قد

اُنزل فیه، فیه آیٌ جهار...:

محمد مصطفی طه، در روز غدیرخمّ که در آن روز در حق او، آیاتی آشکار نازل گشت، او (علی) را برادر خود خواند.

3- و بخمّ بویعت اذ لیس الّا

انت دون الوری لها من محقّ...

در غدیرخمّ با تو (علی) بیعت شد، نه با دیگری؛ که کسی جز تو صاحب حق نبود و نص آیة اکمال دین نازل شد.

4- و بیوم «خمّ» خبَّر الغیّاب عن

تأمیره فی البیعة الأشهاد...

و در روز غدیرخمّ خدای عالم الغیب از امارت و امامت او خبر داد و هنگام بیعت، گواهان حاضر بودند که فرمود: هرکه را من مولای او بوده ام، حیدر برای او مولا است و هرکس در حق وصی نیرنگ به کار برد خود را فریفته است.

5- و کفی علیّا (فی الغدیر) فضیلة

یاتی الیها غیره یتوصل...

فضیلت روز غدیرخمّ علی (علیه السلام) را بس است؛ هر چند که دیگری خواست به آن برسد.

وحی آمد ای رسول برسان آنچه را که در حق حیدر آمده. آن گاه در میان اصحاب ایستاد. در حالی که دست چپ علی حیدر، در دست راست پیامبر بود و با صدای بلند و رسا اعلام

ص:88

کرد هرکه را من مولا بوده ام حیدر برای او مولا و امام است. مبادا عوض کنید و دگرگونی ایجاد نمایید.

6- حیدر الکرار ازکی ناعل

من بنی آدم او حاف مشی

لم یدن للّات یوماً قط بل

عَبدالله و بالتقوی نشا...:

حیدر کرار پاک ترین بنی آدم است که در روی زمین گام نهاده اند. هرگز به بت لات نزدیک هم نشد؛ بلکه خدا را پرستید و باتقوا، نشو و نما یافت.

نودوهشت: علم الهدی محمد

محمدبن مولا محمد محسن کاشانی از خاندان با علم و فضیلت است که فضایل موروث و مکتسب را در خود جمع کرده و پا در جای پای پدر که خود فقیه و دانش مردی سترگ بود، گذاشت و خلف صاح او شد.

علّامه امینی (رضی الله عنه) در الغدیر بزرگ ده اثر از او یاد کرده است. تاریخ ولادت و وفات او مشخص نیست.

قصیدة او بیش از 151 بیت است؛ از آن جمله ابیات ذیل است:

الهی بحقّ الرّسول الامین

جسیم الایادی علی العالمین

بحق الوصی اخیه السری

بمجد سنیّ و عز علیّ

وصیّ الرسول بامر حکیم

اتی من لدنک بلطف عمیم

ولیّ الانام بنصّ الغدیر

امیر الکرام و نعم الامیر:

ص:89

الهی به حق محمد امین رسول گرامی که توش و توان بزرگ او بر عالمیان، ثابت است. الهی به حق وصیّ و برادر جوانمردش، باشکوهِ درخشان و عزت بلند و والا.

همان که وصیت او به لطف همگانی با فرمان قاطع از ناحیه تو آمد.

و به نص غدیر، امام و پیشوا گردید و چه امیر بزرگواری.

نودونهم: شیخ علی عاملی

او از رجال جبل عامل و ساکن در عراق بوده وبه علم و ادب و فضل موصوف است. او در مدح امیرالمؤمنین (علیه السلام) قصیده های طولانی دارد، ازجمله قصیده ای که برخی ابیات آن به قرار زیر است:

و قال فی یوم «خمّ» حین قال له

جبریل بلّغ مقالاً غیره مردود

من کنت مولاه حقا فالوصی له

مولی علی شاهد منهم و مشهود...

و روز غدیرخمّ هنگامی که جبرئیل به محمد گفت برسان...

سخنی، که جای هیچ ردشدنی نیست. هرکه را من مولا بوده ام درحقیقت، او وصیّ و مولا است. این را حاضرین به غایبین برسانند.

ص:90

یکصد: ملا مسیحای فسوی

ملامحمد مسیح مشهور به مسیحا اهل فسای فارس است که در آثار فارسی تخلص به معنی و در عربی تخلص به مسیح می کرد. او دانشمندی بود که بر علوم مختلف، فلسفه، حکمت، ادب، شعر، خطابه و نویسندگی احاطه داشته که او را ستوده اند.

نامبرده در سال 1037 ﻫ متولد شده و 1127 ﻫ وفات یافته است. برخی ابیات قصیدة شیوای او به قرار ذیل است.

من کان نصّ رسول الله عیّنه

لامرة الشرع تبلیغاً بالاعلان

آنکه نص رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) او را به عنوان امیر و پیشوای شریعت تعیین کرد و آشکارا بیان فرمود: برسان وگرنه بدان که حق رسالت را ادا نکرده ای...

 این قصیده بالغ بر 59 بیت است، و از قصاید زیبای غدیریه ها به شمار است.

یکصدویکم: ابن بشاره غروی

اشاره

ابوالرضا شیخ محمدعلی یگانه ای بوده در فنون شعر و ادب و نابغه ای در میدان فضایل. ابیاتی از غدیریه او به شرح ذیل است.

غدیریه:

... بغدیرخمّ للولایة حازها

حقا و لیس بممکن انکارها

ص:91

نهج البلاغه من جواهر لفظه

فیه العلوم تبنیّت اسرارها...

من ثناگوی حیدر هستم، آن پارسائی که فخر ماسوی، و درهم کوبنده دژهای کفر است.

داماد پیامبر، پدر امامان و بهترینشان که خلافت با او ارزش یافت. در غدیرخمّ ولایت را صاحب شد و برای او حقی بود، انکارناشدنی.

نهج البلاغه گوهره های لفظ اوست که در آن اسرار دانش ها بیان شده است. ابن بشاره در سال 1138 ﻫ وفات یافته است.

یکصدودوم: شیخ ابراهیم بلادی

ابوالریاض ابراهیم فرزند علی بحرانی. یکی از سرشناسان و علمای بحرین است به شعر موصوف است. در قصیده ای بیست و اند بیتی سروده است:

و اشهد انّه ولّی علیاً

ولیّ الله للدین اهتماما

و صیّره الخلیفه یوم «خمّ»

بامرالله عهداًو التزاما...:

و گواهی می دهم که پیامبر خدا علی (علیه السلام) را با اهتمام تمام، ولی و پیشوا قرار داد و روز غدیرخمّ به امر و فرمان الهی تعهّد و التزام گرفت و او را به روز غدیرخمّ، جانشین خود اعلام کرد.

و به وحی الهی او را با لقب امیرالمومنین ملقب ساخت...

ص:92

یکصدوسوم: شیخ ابومحمد شویکی

ابومحمد عبدالله خطی از شاگردان شیخ ابراهیم بلادی است که در هنر، ادبیات، شعر، سرایش فراوان و تفنّن در آن، بهره ای فراوان داشت، هرچند که شعر او در حدّ متوسط است. نامبرده کتابی در احوال امام معصوم دارد و دیوان اشعارش به نام «جواهر نظام» و دیوانی دیگر، در رثای سادات که از همان دیوان استخراج شده است. او نیز چندین قصیده غدیریه دارد.

1- حیدر الکرام مقدام الوری

شامخ القدر علیّ ذی المعالی

ثابت النصّ مِن الله و مِن

احمد المختار محمود الفعال

مَن له المختار و اخی فی الوردی

مرغماً اعدائه اهل الضلال

حجة الله بنصّ ثابت

یوم «خمّ» فهو من والاه وال

حیدر کرار، پیشرو همه، دارای قدر و منزلتی والا، علی مرتضی صاحب رتبة بالا، همان کسی که از ناحیة خدا و رسول مختار او که ستوده کردار است. نصّ در حق او ثابت است. حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) در میان آن همه اصحاب، تنها او را برادر خویش خواند و بینی بدخواهان را بر خاک مالید و او در (غدیرخمّ) به نصّ گفتار رسول الله و به وحی الهی، حجت خدا گردید. پس دوستدار او را دوست باش.

2- «یوم الغدیر» به کمال الدین

و متم نعمة خالقی و معینی...

ص:93

روز غدیر روز کمال دین و تمامیّت نعمت خالق و مددکار من است. خدا را چه روز بزرگی! عید بودن آن در دین محمد امین، نیک ثابت است. روزی که خدا اسلام را بعنوان آیین برای مردم پسندید و آن را تأیید و تثبیت فرمود.

3- فواخاه من امر الاله و خصّه

بفاطمة ام الهداة الفراقد

وصیّره من امر خالقه له

اماماً «بخمّ» مرغما انف حاسد...

پس به فرمان خدا او را برادر خویش خواند و فاطمه مادر هادیان راهنما را به وی مخصوص ساخت و در (غدیرخمّ) به امر خدا به رغم حضور حاسدان و بدخواهان، او را امام و جانشین خود گردانید و با سخن صریح امامت و خلافت او و فرزندانش را بیان کرد. چه نیک فرزندانی برای پدرشان بودند.

4- وارتضاه الامام فی یوم «خم»

فهو للخصم قاطع اوصاله

و در روز غدیر اعلام خشنودی فرمود که او (علی) امام و جانشین است و او ریشه دشمن را می کند.

این شاعر غدیریه هایی دیگر دارد که به نمونه های مزبور، اکتفا شد.

یکصدوچهارم: سیّدحسین رضوی

اشاره

امیر رشیدالدین سید حسین رضوی هندی نجفی، یگانه دوران که دانش خود را با ادب بالا، همراه کرده و نابغه ای است که اصالت نسب را با فضایل مکتسب آراست. پدرش او را به

ص:94

نجف آورد و او در آن محیط مقدس و دانش، بالید. او به سال 1156 ﻫ در کربلا وفات یافت.

غدیریه ها و مدایح او:

سید رضوی در یک قصیدة 143 بیتی گوید:

صنو النبی امیرالمومنین ابوالسبطین

باب العلوم المرتضی الشیم

و فیه جاء من المختار منقبة

«من کنت مولاه» فهو الحق فاعتصم

امیرالمؤمنان داماد و پسرعموی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) پدر دو سبط (حسن و حسین) دروازة دانش ها همان علی مرتضای گزیده خصال، که منقب بزرگ «من کنت مولاه» ازسوی رسول مختار درباره ی او است. پس به دامن وی چنگ بزن که او بر حق است.

علّامه امینی (رضی الله عنه) نمونه اشعار او را در مدح علی (علیه السلام) آورده است و در تاریخ حیات او به اعیان الشیعه ارجاع داده است.(1)

یکصدوپنجم: سید بدرالدین محمدبن حسین

اشاره

از نیکان کشور یمن و عالمان برجسته آن سرزمین است که در دانش های کلام، پزشکی، ادبیات و شعر دستی بلند دارد و دارای تألیفاتی است.

او در سال 1062 ﻫ به دنیا آمده است. علّامه امینی (رضی الله عنه) تاریخ وفات او را درج نکرده است.

ص:95


1- سید محسن امین، اعیان الشیعه 46/26-57.

غدیریه:

فیه الامام الوصی حیدرة

مولی البرایا و من له الشرف

فیه اخوه و من فداه علی

فراشه ان روّوا و ان حرفوا

فیه الذی فی «الغدیر» عیّنه

و بخبخ القوم فیه و اعترفوا:

در آن جا (نجف) امام و جانشین رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) ، حیدر و مولای مردم و کسی که دارای شرف و عزّت است آرمیده. در آنجا برادر اوست، آن کسی که با خوابیدن در رختخواب وی جان نثاری کرد.هر چند بدخواهان آن روایت را تحریف کرده اند. در آنجا کسی است که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در روز غدیر او را به عنوان خلیفه و جانشین تعیین فرمود و آن قوم آفرین گفتند و بدان اقرار کردند.

ص:96

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109